فیک جیهوپ
فیک جیهوپ
پارت ۲۵
___________________
"صبح"
با صدای هوپی که صدام میکرد. چشامو باز کردم.
+ات ...ات خانم ....ات پاشو دیگه صبح شده ها...
♤ ۵ دیقه دیه فق
+پاشو ساعت ۱۲ ظهره
♤خو حالا ۵ دیقه بیشتر بخوابم بشه ۱۲:۵ دیقه به کجات بر میخوره ارباب ..بذار بخوابم دیه
+بلن نمیشی دیگه
♤خیر سوال بعد
+باشه ...خودت خواستی
♤ارع خودم خوا...
که یهو یه پارچ آب یخ خالی کرد روم ..مث دیوونه ها از جا پریدم .
+😁 صبح بخیر عیزم
♤ 😑
+چته؟
♤خوابم میاد ...نذاشتی بخوابم
+اووو ببخشید بانو که بی خواب شدین من سزاوار مرگم .
♤اون که ارع ولی از اونجایی که من بخشنده ام میبخشمت😌
+زحمت میکشین😐
♤میدونم میدونم😁
رفتم یه دوش یه ربه گرفتمو اومدم بیرون....موهامو خشک کردم و باز گذاشتم . یه پیرهن صورتی پوشیدم با یه شلوار ورزشی بگی سیاه پوشیدم.
♤بریم
+ارع
رفتیم پایین ...دیدم تازه دارن صبحونه میخورن ..وا الان چه وقته صبحونس . برگشتم سمت ساعت که دیدم ساعت تازه ۹ . هوپی رو نگا کردم که سوت زنان رفت نشست رو صندلیش. منم که هویجم . بیشعور به من میگه ۱۲ عه .
منم رفتم نشستم و سلام دادم.
♤سلام صبح بخیر
پارت ۲۵
___________________
"صبح"
با صدای هوپی که صدام میکرد. چشامو باز کردم.
+ات ...ات خانم ....ات پاشو دیگه صبح شده ها...
♤ ۵ دیقه دیه فق
+پاشو ساعت ۱۲ ظهره
♤خو حالا ۵ دیقه بیشتر بخوابم بشه ۱۲:۵ دیقه به کجات بر میخوره ارباب ..بذار بخوابم دیه
+بلن نمیشی دیگه
♤خیر سوال بعد
+باشه ...خودت خواستی
♤ارع خودم خوا...
که یهو یه پارچ آب یخ خالی کرد روم ..مث دیوونه ها از جا پریدم .
+😁 صبح بخیر عیزم
♤ 😑
+چته؟
♤خوابم میاد ...نذاشتی بخوابم
+اووو ببخشید بانو که بی خواب شدین من سزاوار مرگم .
♤اون که ارع ولی از اونجایی که من بخشنده ام میبخشمت😌
+زحمت میکشین😐
♤میدونم میدونم😁
رفتم یه دوش یه ربه گرفتمو اومدم بیرون....موهامو خشک کردم و باز گذاشتم . یه پیرهن صورتی پوشیدم با یه شلوار ورزشی بگی سیاه پوشیدم.
♤بریم
+ارع
رفتیم پایین ...دیدم تازه دارن صبحونه میخورن ..وا الان چه وقته صبحونس . برگشتم سمت ساعت که دیدم ساعت تازه ۹ . هوپی رو نگا کردم که سوت زنان رفت نشست رو صندلیش. منم که هویجم . بیشعور به من میگه ۱۲ عه .
منم رفتم نشستم و سلام دادم.
♤سلام صبح بخیر
۶.۸k
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.