بزن بهادری که از عشق امام خمینی عارف شد
حاج «قاسم نورمحمدی»، خودش حکایت یک انقلاب تمامعیار است. گرچه بیشتر عمر 74 سالهاش را صرف مبارزه با ظلم ظالمان و دفاع از حق ضعیفان کرده اما اعتراف میکند بسیاری از همان سالها را هم در بیراهه بوده و خودش خبر نداشته. از آقا قاسم، یکی از لاتهای اسم و رسمدار تهران قدیم میگویم که جماعتی در حسرت بر و بیایش بودند اما خودش ناغافل، گرفتار یک عشق دامنگیر شد. از خودش بپرسی، میگوید شناسنامهاش را دستکاری کردهاند چون او 42 سال قبل متولد شده؛ درست در روزی که آن اعلامیه به دستش رسید. خط به خط میخواند و در هر خط، بیشتر یقینش میشد نویسنده اعلامیه را میشناسد. خط به خط انگار از بَر میخواند چون هرچه در آن نوشته میدید، حرف دل خودش بود و تداعیکننده دردهایی که عمری آزارش داده بود؛ از طعم تلخ نابرابریهای دوران کودکی تا زهر بیعدالتی که در اوج جوانی او را برای همیشه از کشتی و دنیای قهرمانی محروم کرد. اینطور بود که ندیده و نشناخته، شیفته نویسنده آن اعلامیه شد.
آقا قاسم انگار از یک خواب عمیق بیدار شدهباشد، در مقابل خودش انقلاب کرد. از آن همه برو و بیا، دم و دستگاه و کبکبه و دبدبه عالم لاتی دل کند و قدم در وادی لوطیگری گذاشت. عشق خمینی، همان اکسیری بود که مس وجود قهرمان عاصی داستان ما را طلا کرد. قاسم لات با عشق خمینی، شاگرد مکتب اهل بیت(ع) شد و هر روز درهای جدیدی از معرفت به رویش باز شد. حالا 42 سال از آن روزها میگذرد و حاج قاسم، معلم و مرشد بسیاری از مشتاقان وادی معرفت شده و خانهاش محفل انس دوستداران اهل بیت (ع) است
آقا قاسم انگار از یک خواب عمیق بیدار شدهباشد، در مقابل خودش انقلاب کرد. از آن همه برو و بیا، دم و دستگاه و کبکبه و دبدبه عالم لاتی دل کند و قدم در وادی لوطیگری گذاشت. عشق خمینی، همان اکسیری بود که مس وجود قهرمان عاصی داستان ما را طلا کرد. قاسم لات با عشق خمینی، شاگرد مکتب اهل بیت(ع) شد و هر روز درهای جدیدی از معرفت به رویش باز شد. حالا 42 سال از آن روزها میگذرد و حاج قاسم، معلم و مرشد بسیاری از مشتاقان وادی معرفت شده و خانهاش محفل انس دوستداران اهل بیت (ع) است
۶.۹k
۰۳ خرداد ۱۴۰۲