ادامه پارت قبل
بلا:بله سویون!
سویون:کجایی؟
بلا:بیرونم
سویون:یعنی چی بیرونی؟چرا اینکارو کردی هان؟با کاری که کردی نقشه کلش خراب شد میفهمی؟
بلا:من بی عقلانه کارمو انجام نمیدم...اینقدر منو دست کم نگیر
سویون:چی میگی تو...تو کلا بی عقلانه کار کردی
بلا:اونکارو کردم که بتونم ببرمش...و تونستم جیمینو ببرم اما متاسفانه فرار کرد
اون نه ماشین داره نه موتور و نه حتی بادیگارد...فقط یک گوچی که از دستش اوفتاد و شکست و سوخت...سعی میکنم تا امروز پیداش کنم
سویون:تو اگه طبق نقشه ی من پیش می‌رفت کارا به اینجا کشیده نمیشد و راحت تر میشد...
بلا:نقشه خیلی ضعیف بود...ببخشید که این هرکسی نیست هر ایدلی هم نیست این جیمینه جیمین!اگه فقط ی نفر بفهمه هرچقدر قدرتت بالا باشه میلیون ها نفر هستن که بیان بکشنت یونو؟
سویون:میدونی اصلا برام مهم نیست من فقط میخوام بگیرمش میلیون ها نفر هم بیان من میگیرمش میفهمی؟زود باید پیداش کنی
بلا:عجب رویی داریااا...تو دیگه نباید حرف بزنی که من باهات خیلی صحبت دارم...میفهمی چیکار کردی؟چی رو ازم قایم کردی؟هااااا؟
سویون...خفه خون بگیر تا بیام!میدونی عصبانیتم چیزی نیست که قابل کنترل باشه مخصوصا اگه به برادرم مربوط باشه...تا ۲ ساعت دیگه پیشتم!
ازش قطع کردم...چقدر این دختر پر روعه خودن به حسابش میرسم الان باید برم پیش جیمین...
سویون:کجایی؟
بلا:بیرونم
سویون:یعنی چی بیرونی؟چرا اینکارو کردی هان؟با کاری که کردی نقشه کلش خراب شد میفهمی؟
بلا:من بی عقلانه کارمو انجام نمیدم...اینقدر منو دست کم نگیر
سویون:چی میگی تو...تو کلا بی عقلانه کار کردی
بلا:اونکارو کردم که بتونم ببرمش...و تونستم جیمینو ببرم اما متاسفانه فرار کرد
اون نه ماشین داره نه موتور و نه حتی بادیگارد...فقط یک گوچی که از دستش اوفتاد و شکست و سوخت...سعی میکنم تا امروز پیداش کنم
سویون:تو اگه طبق نقشه ی من پیش می‌رفت کارا به اینجا کشیده نمیشد و راحت تر میشد...
بلا:نقشه خیلی ضعیف بود...ببخشید که این هرکسی نیست هر ایدلی هم نیست این جیمینه جیمین!اگه فقط ی نفر بفهمه هرچقدر قدرتت بالا باشه میلیون ها نفر هستن که بیان بکشنت یونو؟
سویون:میدونی اصلا برام مهم نیست من فقط میخوام بگیرمش میلیون ها نفر هم بیان من میگیرمش میفهمی؟زود باید پیداش کنی
بلا:عجب رویی داریااا...تو دیگه نباید حرف بزنی که من باهات خیلی صحبت دارم...میفهمی چیکار کردی؟چی رو ازم قایم کردی؟هااااا؟
سویون...خفه خون بگیر تا بیام!میدونی عصبانیتم چیزی نیست که قابل کنترل باشه مخصوصا اگه به برادرم مربوط باشه...تا ۲ ساعت دیگه پیشتم!
ازش قطع کردم...چقدر این دختر پر روعه خودن به حسابش میرسم الان باید برم پیش جیمین...
۷.۷k
۲۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.