criminal in love
criminal in love
part: 1
حس نفرت!
ترحم بر انگیز بودن!
مثل همیشه بازم شکست خورد
جالبه...
به حال درب و داغون خودش پوزخند زد
دیگه چقدر باید تلاش میکرد؟
چقدر باید بازم ادامه میداد و نا امید نمیشد
چرا هیچوقت نتونست دستگیرش کنه؟
مگه اون همون لی ات پلیس مغروری که از پسه همه کار بر می اومد نبود؟
مگه همونی نبود که سخت ترین پرونده ها بهش سپرده میشد اما اون به طرز باور نکردنی همرو شوکه میکرد و تمام عملیات هاش موفقیت امیز بود
چقدر صبر؟....
چقدر شکست؟....
چقدر تخقیر؟....
مشکل از اون بود؟
دیگه فکر میکرد نمیتونه ادامه بده
بغض مسخره ای تمام این مدت تو گلوش سنگینی میکرد
برای بار دوم پوزخندی زد
نه!
تسلیم؟
اصلا همچین کلمه ای تو فرهنگ لغتش نبود
باید بازم تلاش میکرد
هنوزم امیدی بود مگه نه؟
بغضش رو قورت داد و با نگاه ترسناکی به اطرافش خیره شد
زمزمه وار لب زد:
بالاخره..
بالاخره گیرت میندازم کیم تهیونگ!
ادامه بدممم؟؟؟
حمایت کنید از این فیکمم🥹❤❤
part: 1
حس نفرت!
ترحم بر انگیز بودن!
مثل همیشه بازم شکست خورد
جالبه...
به حال درب و داغون خودش پوزخند زد
دیگه چقدر باید تلاش میکرد؟
چقدر باید بازم ادامه میداد و نا امید نمیشد
چرا هیچوقت نتونست دستگیرش کنه؟
مگه اون همون لی ات پلیس مغروری که از پسه همه کار بر می اومد نبود؟
مگه همونی نبود که سخت ترین پرونده ها بهش سپرده میشد اما اون به طرز باور نکردنی همرو شوکه میکرد و تمام عملیات هاش موفقیت امیز بود
چقدر صبر؟....
چقدر شکست؟....
چقدر تخقیر؟....
مشکل از اون بود؟
دیگه فکر میکرد نمیتونه ادامه بده
بغض مسخره ای تمام این مدت تو گلوش سنگینی میکرد
برای بار دوم پوزخندی زد
نه!
تسلیم؟
اصلا همچین کلمه ای تو فرهنگ لغتش نبود
باید بازم تلاش میکرد
هنوزم امیدی بود مگه نه؟
بغضش رو قورت داد و با نگاه ترسناکی به اطرافش خیره شد
زمزمه وار لب زد:
بالاخره..
بالاخره گیرت میندازم کیم تهیونگ!
ادامه بدممم؟؟؟
حمایت کنید از این فیکمم🥹❤❤
۷.۶k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.