پارت ۹۸ Blood moon
پارت ۹۸ Blood moon
ا/ت:حالا که قهر کرده مام باهاش قهر میکنیم
داشتم بهش نگاه میکردم سرش پایین بود لبخند میزد
یهویی دست زدم و گفتم
ا/ت:جوجوی من بابات خندید این یعنی این که اشتی کرد
بعدم رفتم دوباره روپاش نشستم طوری که صورتامون جلوی هم بود
با لحن بچگونه گفتم
ا/ت:اشتی؟
سرشو به علامت منفی تکون داد و هیچی نگفت
ا/ت:کوکیییی گله میکنم ها
لباشو بوسیدم وگفتم
ا/ت:لوس نشو دیگه
کوک:به یه شرطی
ا/ت:هرچی باشه قبوله
کوک:ازین به بعد باید پیش هم بخوابیم
از رو پاش بلند شدم و گفتم
ا/ت:عمرا همون قهر باشی بهتره
دستمو گرفتو گفت
کوک:به من چه خودت قبول کردی
ا/ت:من غلط کردم با تو
کوک:هویییییییی
ا/ت:کوفت
کوک:میخواستی قبول نکنی،بعدم فکر کنم شما زن منی ها
ا/ت:خب که چی؟
کوک:هیچی خواستم یاد اوری کنم
لبامو بوسید وگفت
کوک:بیا بریم تو حیاط
ا/ت:عمرا باون سگت پامو بذارم تو حیاط
خندیدو گفت
کوک: بیا بریم من حواسم بهت هستم
باشه ای گفتم و دست تو دست هم رفتیم تو حیاط
ا/ت:جونگکوک
کوک:هان؟
ا/ت:تا حالا چندتا دوست دختر داشتی؟
کوک:واسه چی؟
با بی تفاوتی گفتم
ا/ت:همینجوری
ا/ت:حالا که قهر کرده مام باهاش قهر میکنیم
داشتم بهش نگاه میکردم سرش پایین بود لبخند میزد
یهویی دست زدم و گفتم
ا/ت:جوجوی من بابات خندید این یعنی این که اشتی کرد
بعدم رفتم دوباره روپاش نشستم طوری که صورتامون جلوی هم بود
با لحن بچگونه گفتم
ا/ت:اشتی؟
سرشو به علامت منفی تکون داد و هیچی نگفت
ا/ت:کوکیییی گله میکنم ها
لباشو بوسیدم وگفتم
ا/ت:لوس نشو دیگه
کوک:به یه شرطی
ا/ت:هرچی باشه قبوله
کوک:ازین به بعد باید پیش هم بخوابیم
از رو پاش بلند شدم و گفتم
ا/ت:عمرا همون قهر باشی بهتره
دستمو گرفتو گفت
کوک:به من چه خودت قبول کردی
ا/ت:من غلط کردم با تو
کوک:هویییییییی
ا/ت:کوفت
کوک:میخواستی قبول نکنی،بعدم فکر کنم شما زن منی ها
ا/ت:خب که چی؟
کوک:هیچی خواستم یاد اوری کنم
لبامو بوسید وگفت
کوک:بیا بریم تو حیاط
ا/ت:عمرا باون سگت پامو بذارم تو حیاط
خندیدو گفت
کوک: بیا بریم من حواسم بهت هستم
باشه ای گفتم و دست تو دست هم رفتیم تو حیاط
ا/ت:جونگکوک
کوک:هان؟
ا/ت:تا حالا چندتا دوست دختر داشتی؟
کوک:واسه چی؟
با بی تفاوتی گفتم
ا/ت:همینجوری
۶.۹k
۲۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.