پارت ۱۴:

پارت ۱۴:


کای-سهونا وییگِره(یعنی چیشده) سهون-ا‌َنّیو( هیچی) کای -چی نگاه میکنید؟🤔 لی-برنامه SGL. که کای گفت:بُو(چیییی؟)مگه شروع شده سهون-خیلی وقته‌. کای باعصبانیت-چرا به من نگفتید ها؟ اما رفت پشت میز ومجری گفت:چرا خواستی مجری شی(به توچع) اما: من از هشت سالگی میرقصیدم و خیلی علاقه شدیدی به رقص داشتم و همینطور دارم اگه راستشو بخوای بخاطر این خواننده شدم و کره این فرصت را داشت که رقص های جدیدی یاد بگیرم و توی این فکرم که باله هم یاد بگیرم که همه بچه ها اکسو با تعجب به کای نگاه میکردند چون کای از هشت سالگی میرقصید و باله هم بلد بود. که کای اصلا متوجه نشد و بکی توی گوش چانی گفت:این کای معلوم هست چه مرگشه؟(آهای بکی درگوشی نداریما😤)از وقتی که امل رو دیده اینطوری شده چانیول-نمیدونم شاید.بعد به جولیا رسید که اونم گفت و نوبت به نقاشی رسید که جولیا و استیسی و کامیلا توش حرفه ای بودن البته سارا هم توش خوب بود و نه به اندازه اینا😉 که مجری نقاشی ها رو نشون داد چقدر زیبا کشیده شدن و گفت: از کجا یاد گرفتید؟استیسی: رشته اصلی من و کامیلا گرافیکه و جولیا هم پیش ما یاد گرفت.