سلام دوباره اومدم با یه پوست دیگه
سلام دوباره اومدم با یه پوست دیگه
من اول ترافالگار رو درک نمی کردم اما به مرور زمان فهمیدم که به مرور روزها و سال ها بالاخره بی احساس و جدی می شیم همه مون انقدری که دیگه شادی و ادمای دور و ور مان برامون بی معنی و بی احساس می شوند
هیچ ادویه وفا دار و همیشگی نیست هیچ کی هم یار وفادار و موندگاری نیست
من اول ترافالگار رو درک نمی کردم اما به مرور زمان فهمیدم که به مرور روزها و سال ها بالاخره بی احساس و جدی می شیم همه مون انقدری که دیگه شادی و ادمای دور و ور مان برامون بی معنی و بی احساس می شوند
هیچ ادویه وفا دار و همیشگی نیست هیچ کی هم یار وفادار و موندگاری نیست
۵۶۹
۱۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.