رئیس جذاب من
ویو کوک :
که یهو یکی بهم خورد و داشت میافتاد سریع دستم رو دور کمرش گرفتم و نزاشتم بیفته
ویو ا.ت :
رسیدم شرکت رفتم داخل سریع دویدم سمت محل جلسه داشتم می دویدم که سهم خوردم به یکی همه چی از دستم ریخت و خودم داشتم می افتادم پس چشمام رو بستم بعد چند ثانیه دیدم رو هوا معلقم برگشتم دیدم یییااااااا خدددداااااا جونگ کوک منو گرفته (جونگ کوک اسپایدر کنه 🤣🤣)
سریع خودم رو جمع و جور کردم و گفتم :
ا.ت: ممنون.... عااااا ببخشید
تا آقای جئون اومد صحبت کنه وسایل رو جمع کردم و رفتم چون خجالت می کشیدم رفتم داخل به همه سلام دادم و نشستم سر جام
ویو کوک:
اوت معذرت خواهی کرد تا اومدم حرفی بزنم رفت معلوم بود خجالت کشیده تا خودآگاه خندیدم ولی سریع جمعش کردم و رفتم تو
(بعد از جلسه ) :
ویو کوک:
نمیدونم این ایده ی خوبیه یا نه اما من زیادی عاشق ا.ت شدم پس می خوام بهش اعتراف کنم پس بهتره الان بهش پیشنهاد بدم
ویو ا.ت:
جلسه تمام شد هعععییییی خدا من کلا هیچی نفهمیدم باید به میا بگم یه بار برام تعریف کنه 🤣 آخه کلا حواسم پرت آقای جئون بود
ا.ت: میا من برم به کارام برسم موقع نهار بهت زنگ میزنم
میا : اوک بای
ا.ت : بای
(موقع نهار ):
ویو کوک : کارام تمام شد وقت نهار بود پس از فرصت استفاده کردم و رفتم سمت اتاق ا.ت و رفتم داخل ( رییسه ها انتظار دارید در بزنه نه خیر با لگد میاد تو 🤣🤣)
کوک: سلام ا.ت خوبی ؟
ا.ت: سلام آقای جئون بله خوبم شما خوبیه بفرمایید کاری داشتید ( با تعجب )
کوک : اممممم...گفتم اگر مشکلی نداری با هم بریم نهار بخوریم
ا.ت داخل ذهنش : چی الان خوشتیپ ترین و پولدار ترین آدم کره بهم گفت با هم نهار بخوریییمممم
ا.ت : ب ...بله مشکلی نیست ( با خجالت)
کوک : اوکی پس بیا
ا.ت: چشم
رفتیم داخل سالن که
شرط برای پارت بعد:
۱۰ لایک
۳ کامنت
۸ دنبال کننده
که یهو یکی بهم خورد و داشت میافتاد سریع دستم رو دور کمرش گرفتم و نزاشتم بیفته
ویو ا.ت :
رسیدم شرکت رفتم داخل سریع دویدم سمت محل جلسه داشتم می دویدم که سهم خوردم به یکی همه چی از دستم ریخت و خودم داشتم می افتادم پس چشمام رو بستم بعد چند ثانیه دیدم رو هوا معلقم برگشتم دیدم یییااااااا خدددداااااا جونگ کوک منو گرفته (جونگ کوک اسپایدر کنه 🤣🤣)
سریع خودم رو جمع و جور کردم و گفتم :
ا.ت: ممنون.... عااااا ببخشید
تا آقای جئون اومد صحبت کنه وسایل رو جمع کردم و رفتم چون خجالت می کشیدم رفتم داخل به همه سلام دادم و نشستم سر جام
ویو کوک:
اوت معذرت خواهی کرد تا اومدم حرفی بزنم رفت معلوم بود خجالت کشیده تا خودآگاه خندیدم ولی سریع جمعش کردم و رفتم تو
(بعد از جلسه ) :
ویو کوک:
نمیدونم این ایده ی خوبیه یا نه اما من زیادی عاشق ا.ت شدم پس می خوام بهش اعتراف کنم پس بهتره الان بهش پیشنهاد بدم
ویو ا.ت:
جلسه تمام شد هعععییییی خدا من کلا هیچی نفهمیدم باید به میا بگم یه بار برام تعریف کنه 🤣 آخه کلا حواسم پرت آقای جئون بود
ا.ت: میا من برم به کارام برسم موقع نهار بهت زنگ میزنم
میا : اوک بای
ا.ت : بای
(موقع نهار ):
ویو کوک : کارام تمام شد وقت نهار بود پس از فرصت استفاده کردم و رفتم سمت اتاق ا.ت و رفتم داخل ( رییسه ها انتظار دارید در بزنه نه خیر با لگد میاد تو 🤣🤣)
کوک: سلام ا.ت خوبی ؟
ا.ت: سلام آقای جئون بله خوبم شما خوبیه بفرمایید کاری داشتید ( با تعجب )
کوک : اممممم...گفتم اگر مشکلی نداری با هم بریم نهار بخوریم
ا.ت داخل ذهنش : چی الان خوشتیپ ترین و پولدار ترین آدم کره بهم گفت با هم نهار بخوریییمممم
ا.ت : ب ...بله مشکلی نیست ( با خجالت)
کوک : اوکی پس بیا
ا.ت: چشم
رفتیم داخل سالن که
شرط برای پارت بعد:
۱۰ لایک
۳ کامنت
۸ دنبال کننده
۳.۹k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.