مرحله ی پنجم اعزاداری پارت 61
مرحله ی پنجم اعزاداری پارت 61
ویو جیهیون
رفتم سمتش انگار تو عالم خودش بود خدمه آساهی بود
ـ یه موهیتو
دختره به خودش اومد
ـ کینچانا؟
جسیکا ـ نه زیاد
داشت با دستمال کاغذی بازی میکرد و روش نقاشی میکشید
ـ یه لحظه میدیش؟
دستماله رو بهم داد
ویو ات
ـ رو دستمال زوم کن
یونجون رو دستمال زوم کرد و جیهیون داشت پیام رمزی مینوشت به ژاپنی
رمز: تا ساعت یک طول میکشه میخواین بمونین؟
ـ بعد خودت میتونی تمومش کنی؟
یه رمز دیگه: اره خودم ازش حرف میکشم شما میتونین برین
ـ اوکی
ویو جیهیون
دستمال رو دادم بهش
جسیکا ـ این به چه زبونی نوشتی؟*کنجکاو *
ـ ژاپنی
جسیکا ـ خب معنیش چی میشه؟
ـ "چه کسی تونسته دلم یه همچین دختری رو ناراحت کنه؟"
جسیکا ـ فقط خستم، اما این انگار حالمو بهتر کرد
ـ واقعا؟
آساهی ـ نوشیدنیتون
ـ آریگاتو
جسیکا ـ ژاپنی بلدی؟
ـ اوهوم
جسیکا ـ پس اونجام زندگی میکنی
ـ بعضی وقتا
جسیکا ـ درست اشنا نشدیم، من جسیکا عم، و تو؟
ـ من؟ من مرد توعم
ویو جیهیون
رفتم سمتش انگار تو عالم خودش بود خدمه آساهی بود
ـ یه موهیتو
دختره به خودش اومد
ـ کینچانا؟
جسیکا ـ نه زیاد
داشت با دستمال کاغذی بازی میکرد و روش نقاشی میکشید
ـ یه لحظه میدیش؟
دستماله رو بهم داد
ویو ات
ـ رو دستمال زوم کن
یونجون رو دستمال زوم کرد و جیهیون داشت پیام رمزی مینوشت به ژاپنی
رمز: تا ساعت یک طول میکشه میخواین بمونین؟
ـ بعد خودت میتونی تمومش کنی؟
یه رمز دیگه: اره خودم ازش حرف میکشم شما میتونین برین
ـ اوکی
ویو جیهیون
دستمال رو دادم بهش
جسیکا ـ این به چه زبونی نوشتی؟*کنجکاو *
ـ ژاپنی
جسیکا ـ خب معنیش چی میشه؟
ـ "چه کسی تونسته دلم یه همچین دختری رو ناراحت کنه؟"
جسیکا ـ فقط خستم، اما این انگار حالمو بهتر کرد
ـ واقعا؟
آساهی ـ نوشیدنیتون
ـ آریگاتو
جسیکا ـ ژاپنی بلدی؟
ـ اوهوم
جسیکا ـ پس اونجام زندگی میکنی
ـ بعضی وقتا
جسیکا ـ درست اشنا نشدیم، من جسیکا عم، و تو؟
ـ من؟ من مرد توعم
۵.۱k
۰۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.