من عاشقش شدم ²³
من عاشقش شدم ²³
×: سوجین من یه لحظه میرم دستشویی
+: باش همینجا منتظرم
از زبان سوجون:
از وقتی از مغازه ی دایون خارج شدم حس خوبی ندارم انگار یکی دنبالمون هست با خودم گفتم حتما وهم زدم و جیز خواستی نیست رفت دستشویی و تا اومدم بیرون
سیاهی....
از زبان سوجین:
سوجون گفت میره دستشویی اما الان نیم ساعت شد و نیومد رفتم ببینم چی شده اما خبری از سوجون نبود و تنها چیزی که پیدا کردم یه نام بود که داخلش نوشته بود دست از سوجون بکش اون مال من هست یعنی چی که سوجون مال من هست اعصابم به شدت خورد شده بود و رفتم ایستگاه پلیس و گفت
پلیس: اقاکچه نسبتی با گم شده دارید
×: من شوهرشم
پلیس: به کسی شک دارید
+: بله ( بچه ها ادرس مغازه ی دایون و داد چون تنها کسی که شک نداشت بلکه مطمئن بود دایون بود)
پلیس: چیزی خاصی داخل محل پیدا نشد
+: تنها چیزی که بود همين نامه بود
پلیس: خب ما پیگیری میکنیم و قول میدیم که همسرتون رو بهتون برگردونیم
+: ممنون
از زبان سوجون:
رفتم دستشویی و دیگه هیچی یادم نمیاد و الان تو این اتاقم ایشش اعصابم داره ریده میشه ایشششش
×: آهای کدوم خری من و اینجا آورده( داد که نه عربده)
دایون: عزیزم چرا اینجوری داد میزنی
×: مردیکه ی خر باید همونجا کارت و تموم میکردم
دایون: توکه گفتی من و دوس داری
×: نه دوست ندارم من عاشق سوجینم
دایون: مشکلی نیست اگه باهام زندگی کنی عاشقم میشی
×: من گشنمه
دایون: الان برات غذا میارم
×: میخوام خودم درست کنم
دایون: میشناسمت ببین اون داروهای و بده به سوجین
×: خوردی
دایون: بی ادب
×: به تو ربطی نداره اگه بخوام بیشترم میشم
دایون: سوجون من دوست دارم
×: دایون من ازت متنفرم
×: سوجین من یه لحظه میرم دستشویی
+: باش همینجا منتظرم
از زبان سوجون:
از وقتی از مغازه ی دایون خارج شدم حس خوبی ندارم انگار یکی دنبالمون هست با خودم گفتم حتما وهم زدم و جیز خواستی نیست رفت دستشویی و تا اومدم بیرون
سیاهی....
از زبان سوجین:
سوجون گفت میره دستشویی اما الان نیم ساعت شد و نیومد رفتم ببینم چی شده اما خبری از سوجون نبود و تنها چیزی که پیدا کردم یه نام بود که داخلش نوشته بود دست از سوجون بکش اون مال من هست یعنی چی که سوجون مال من هست اعصابم به شدت خورد شده بود و رفتم ایستگاه پلیس و گفت
پلیس: اقاکچه نسبتی با گم شده دارید
×: من شوهرشم
پلیس: به کسی شک دارید
+: بله ( بچه ها ادرس مغازه ی دایون و داد چون تنها کسی که شک نداشت بلکه مطمئن بود دایون بود)
پلیس: چیزی خاصی داخل محل پیدا نشد
+: تنها چیزی که بود همين نامه بود
پلیس: خب ما پیگیری میکنیم و قول میدیم که همسرتون رو بهتون برگردونیم
+: ممنون
از زبان سوجون:
رفتم دستشویی و دیگه هیچی یادم نمیاد و الان تو این اتاقم ایشش اعصابم داره ریده میشه ایشششش
×: آهای کدوم خری من و اینجا آورده( داد که نه عربده)
دایون: عزیزم چرا اینجوری داد میزنی
×: مردیکه ی خر باید همونجا کارت و تموم میکردم
دایون: توکه گفتی من و دوس داری
×: نه دوست ندارم من عاشق سوجینم
دایون: مشکلی نیست اگه باهام زندگی کنی عاشقم میشی
×: من گشنمه
دایون: الان برات غذا میارم
×: میخوام خودم درست کنم
دایون: میشناسمت ببین اون داروهای و بده به سوجین
×: خوردی
دایون: بی ادب
×: به تو ربطی نداره اگه بخوام بیشترم میشم
دایون: سوجون من دوست دارم
×: دایون من ازت متنفرم
۱.۸k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.