زندگی شخصیت ها
زندگی شخصیت ها
پارک جیمین : من از همون بچی کشته شدن مادرم توسط پدرم همین طور کشته شدن خانواده عشقم توسط پدرم و همین طور گم شدن عزیزم خیانت شکنجه درد و رنج همه رو کشیدم از کسی که خیلی متنفر بودم جیون بود نا مادریم مار بدون نیش و هیون آرا جلو خودم بهم خیانت کرد واسه همین تبدیل شدم به یه آدم سرد میدونستم پشت پرده اینا همه کار یونا بود چند باری هم برای رفع نیازام باهاش سک.س کردم همون هیون آرا رو هم برای رفع نیازام باهاش بودم
من تو زندگیم با جنده های زیادی بودم
اما من آدرینا رو پیدا کردم اون پاک دامن بود از همه چیز می ترسید حس عجیبی بهش داشتم واسه همین نمی زارم کسی بهش دستم بزنه منو یاد یه نفر میندازه
تو همه این بدبختی ها کلی رقیب پیدا کردم که یکیشون کای بود بزرگ ترینشون...هه...
کای : مادرم و خودم کشتم واسه اون که پدرم و کشت به دخترای زیادی تجاوز کردم آدم کشتم و همش تو خوشگذرونی بودمو اینا رفتم دانشگاه تا با دخترای اونجا س.کس کنم همه ازم می ترسیدن با یه دختر آشنا شدم به اسم آدرینا خیلی جیگر بود دوستش اسمش یوری بود اونم خیلی جذاب بود چند باری به آدرینا نزدیک شدم اما اون بهم گفت بیا فقط دوست باشیم اما من قبول نکردم و وارد رابطه باهاش شدم بعد چند روز باید می رفتم ایتالیا واسه گرفتن بار اسلحه که دقیقا یک روز قبلش دوست اون دختره یوری به خونم اومد درو براش باز کردم که کتشو و دراورد و با یه لباس باز بهم گفت یا منو میکنی یا همه چیو به آدرینا میگم
کای : آدرینا مهم نیست آلان توی که مهمی 😈 بد گرل
یوری : اوممم منتظرم ددی
بعداز اون با آدرینا کات کردم و با یوری تو رابطه بودم عجب جنده ای یوری
به بهترن دوستش خیانت کرد
وقتی به آدرینا گفتم بیا کات کنیم واکنشی نشون نداد و فقط گفت باشه مهم نیست بعداز اون یونا خواست بهش قلدری کنه که نزاشتم با یونا هم چند باری رابطه داشتم
یه بارم هم با یونا هم با یوری دو تا شون و باهم کردم عجب جنده هایی
( عجب)
جانگ یوری : وقتی به دنیا میاد مادرش میمیره و پدرش به دلیل مصرف زیاد مشروبات الکلی میمیره و دایش اونو به سر پرستی میگیره دایش هم به سرطان مبتلا میشه و میمیره زن عموش اونو بزرگ میکنه
چوی جین آئه : مادر جیمین که مرده ( خدا رحمتش کنه )
پارک هیونگ هه : پدر جیمین
کیم جیون : نامد ی جیمین
پارک هانگ او: عموی جیمین
پارک جیمین : من از همون بچی کشته شدن مادرم توسط پدرم همین طور کشته شدن خانواده عشقم توسط پدرم و همین طور گم شدن عزیزم خیانت شکنجه درد و رنج همه رو کشیدم از کسی که خیلی متنفر بودم جیون بود نا مادریم مار بدون نیش و هیون آرا جلو خودم بهم خیانت کرد واسه همین تبدیل شدم به یه آدم سرد میدونستم پشت پرده اینا همه کار یونا بود چند باری هم برای رفع نیازام باهاش سک.س کردم همون هیون آرا رو هم برای رفع نیازام باهاش بودم
من تو زندگیم با جنده های زیادی بودم
اما من آدرینا رو پیدا کردم اون پاک دامن بود از همه چیز می ترسید حس عجیبی بهش داشتم واسه همین نمی زارم کسی بهش دستم بزنه منو یاد یه نفر میندازه
تو همه این بدبختی ها کلی رقیب پیدا کردم که یکیشون کای بود بزرگ ترینشون...هه...
کای : مادرم و خودم کشتم واسه اون که پدرم و کشت به دخترای زیادی تجاوز کردم آدم کشتم و همش تو خوشگذرونی بودمو اینا رفتم دانشگاه تا با دخترای اونجا س.کس کنم همه ازم می ترسیدن با یه دختر آشنا شدم به اسم آدرینا خیلی جیگر بود دوستش اسمش یوری بود اونم خیلی جذاب بود چند باری به آدرینا نزدیک شدم اما اون بهم گفت بیا فقط دوست باشیم اما من قبول نکردم و وارد رابطه باهاش شدم بعد چند روز باید می رفتم ایتالیا واسه گرفتن بار اسلحه که دقیقا یک روز قبلش دوست اون دختره یوری به خونم اومد درو براش باز کردم که کتشو و دراورد و با یه لباس باز بهم گفت یا منو میکنی یا همه چیو به آدرینا میگم
کای : آدرینا مهم نیست آلان توی که مهمی 😈 بد گرل
یوری : اوممم منتظرم ددی
بعداز اون با آدرینا کات کردم و با یوری تو رابطه بودم عجب جنده ای یوری
به بهترن دوستش خیانت کرد
وقتی به آدرینا گفتم بیا کات کنیم واکنشی نشون نداد و فقط گفت باشه مهم نیست بعداز اون یونا خواست بهش قلدری کنه که نزاشتم با یونا هم چند باری رابطه داشتم
یه بارم هم با یونا هم با یوری دو تا شون و باهم کردم عجب جنده هایی
( عجب)
جانگ یوری : وقتی به دنیا میاد مادرش میمیره و پدرش به دلیل مصرف زیاد مشروبات الکلی میمیره و دایش اونو به سر پرستی میگیره دایش هم به سرطان مبتلا میشه و میمیره زن عموش اونو بزرگ میکنه
چوی جین آئه : مادر جیمین که مرده ( خدا رحمتش کنه )
پارک هیونگ هه : پدر جیمین
کیم جیون : نامد ی جیمین
پارک هانگ او: عموی جیمین
۵.۷k
۱۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.