چندپارتی جیمین پارت ۲
وقتی دوست برادرته و..............
اوضاع لیا از من بهتر بود واسه همین به اون گفتم
جیا.لیا اونا که دارن میان آشنا نیستن؟(حالت مستی)
لیا.چرا خیلی
جیا. جرررر دارن نزدیک میشن
یه گارسون به سمتمون اومد و شراب بهمون تعارف کرد
منم یکی برداشتم اما لیا برنداشت
لیا.دختر بع من میگفتی کن بخور؟خودت که از همه بیشتر خوردی
جیا. من مثل تو کسیو ندارم که بهم گیر بده(مست)
لیا. تو داداشتو هنوز داری عشقم
جیا. اون دیگه شوهر توعه بهم گیر نمیده
لیا. ج....جیا
جیا. هوم(گایز دیگه نمینویسم بدونین مسته دیگه با حالت مستی حرف میزنه)
لیا. تهیونگ
جیا. تهیونگ چی
لیا. ت...تهیونگ جلوته
جیا. چی میگی ک*خل؟
لیا. یه لحظه به رو به روت نگاه کن(سرش توی گوشی بود)
سرمو بالا اوردم و با چشمای عصبی دو نفر مواجه شدم
تهیونگ و جیمین
جیا. عه عه چیزه داداش
تهیونگ. به به جیا خانم میبینم نه تنها خودت بلکه لیا هم اینجاست
جیا. آره خب که چی؟?
تهیونگ. خب که چی اره؟یعنی چی که خب که چی؟مگه نگفتم توی جاهایی که پسر زیاده نیاین؟اگرم اومدین مشروب نخورین
جیا.نچ چقدر گیر میدی بابا حالا یه شبه مگه نه لیا....؟لیا؟عه لیا کو
نچ ببین انقدر خشنی بچه رو فراری دادی عه هیع(سکسکه😂)
تهیونگ.دهنتو ببند تووو
جیا. عه چقدر وحشی ایا بی جنبه حالا هم برو دنبال زنت تا یکی نکر*تش
تهیونگ. دهنتو ببند منحرف بی شعور من میرم دنبال لیا بهتره توهم خودتو تا اون موقعه نجات بدی وگرنه زندت نمیزارم
جیا.باشه باشه هیع تو برو هیعع دنبال زنتت
منم میرم دستشویی ارایشمو تمدید کنم
و بدون توجه به تهیونگ به سمت دستشویی رفتم
خیلی خلوت و تاریک بود هیچکی نبود رفتم تو و درو بستم و رژمو درآوردم و شروع کردم به زدن که در دستشویی باز شد
جیا. ت..تو اینجا چیکار میکنی؟
ویو جیمین
امشب تولد کوک دوست صمیمیمون بود قرار بود با تهیونگ برم برای همین یه کت و شلوار زرشکی پوشیدم و به سمت محل تولد رفتم
با تهیونگ همزمان رسیدیم
جیمین. جوننن داداشمو برم چه تیپی بهم زدییی
تهیونگ.خودتو دیدی؟همه ی دخترا نگاهشون روی توعه
جیمین. بقیه رو ولش مهم قلبه که من قلبم روی یکی گیره
تهیونگ.کیییی شیطون
جیمین. ولش کن بیا بریم تو
تهیونگ. اگر من از دهنت تو حرف بیرون نکشم اسمم تهیونگ نیست
کوک. به به چطورین اقایون
جیمین. فدات تو خوبی؟
کوک. خوب
اوضاع لیا از من بهتر بود واسه همین به اون گفتم
جیا.لیا اونا که دارن میان آشنا نیستن؟(حالت مستی)
لیا.چرا خیلی
جیا. جرررر دارن نزدیک میشن
یه گارسون به سمتمون اومد و شراب بهمون تعارف کرد
منم یکی برداشتم اما لیا برنداشت
لیا.دختر بع من میگفتی کن بخور؟خودت که از همه بیشتر خوردی
جیا. من مثل تو کسیو ندارم که بهم گیر بده(مست)
لیا. تو داداشتو هنوز داری عشقم
جیا. اون دیگه شوهر توعه بهم گیر نمیده
لیا. ج....جیا
جیا. هوم(گایز دیگه نمینویسم بدونین مسته دیگه با حالت مستی حرف میزنه)
لیا. تهیونگ
جیا. تهیونگ چی
لیا. ت...تهیونگ جلوته
جیا. چی میگی ک*خل؟
لیا. یه لحظه به رو به روت نگاه کن(سرش توی گوشی بود)
سرمو بالا اوردم و با چشمای عصبی دو نفر مواجه شدم
تهیونگ و جیمین
جیا. عه عه چیزه داداش
تهیونگ. به به جیا خانم میبینم نه تنها خودت بلکه لیا هم اینجاست
جیا. آره خب که چی؟?
تهیونگ. خب که چی اره؟یعنی چی که خب که چی؟مگه نگفتم توی جاهایی که پسر زیاده نیاین؟اگرم اومدین مشروب نخورین
جیا.نچ چقدر گیر میدی بابا حالا یه شبه مگه نه لیا....؟لیا؟عه لیا کو
نچ ببین انقدر خشنی بچه رو فراری دادی عه هیع(سکسکه😂)
تهیونگ.دهنتو ببند تووو
جیا. عه چقدر وحشی ایا بی جنبه حالا هم برو دنبال زنت تا یکی نکر*تش
تهیونگ. دهنتو ببند منحرف بی شعور من میرم دنبال لیا بهتره توهم خودتو تا اون موقعه نجات بدی وگرنه زندت نمیزارم
جیا.باشه باشه هیع تو برو هیعع دنبال زنتت
منم میرم دستشویی ارایشمو تمدید کنم
و بدون توجه به تهیونگ به سمت دستشویی رفتم
خیلی خلوت و تاریک بود هیچکی نبود رفتم تو و درو بستم و رژمو درآوردم و شروع کردم به زدن که در دستشویی باز شد
جیا. ت..تو اینجا چیکار میکنی؟
ویو جیمین
امشب تولد کوک دوست صمیمیمون بود قرار بود با تهیونگ برم برای همین یه کت و شلوار زرشکی پوشیدم و به سمت محل تولد رفتم
با تهیونگ همزمان رسیدیم
جیمین. جوننن داداشمو برم چه تیپی بهم زدییی
تهیونگ.خودتو دیدی؟همه ی دخترا نگاهشون روی توعه
جیمین. بقیه رو ولش مهم قلبه که من قلبم روی یکی گیره
تهیونگ.کیییی شیطون
جیمین. ولش کن بیا بریم تو
تهیونگ. اگر من از دهنت تو حرف بیرون نکشم اسمم تهیونگ نیست
کوک. به به چطورین اقایون
جیمین. فدات تو خوبی؟
کوک. خوب
۵.۶k
۰۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.