اینم داستان طولانیه جدید ما

💙💚 𝓈𝑒𝓋𝑒𝓃 𝒶𝓃𝑔𝑒𝓁𝓈 💚💙
part one
.
.
.
بورام= این قضیه مال ۲۰ سال پیشه ما ۶ سالمون بود
مارینا=و شاید داستان ما یعنی ما ۹ نفر براتون عجیب باشه
(ف.ب)
بورام=مامان بابا آبجی رسیدیم جنگلللل
مارینا=اخ جونمی جون
بابا=مراقب باشید من و مامان خسته ایم باید استراحت کنیم همینجا ها دور بزنین
بورام=باشه بابایی دونم مارینا بیا بریم تور پروانه گیریمونو برداریم
مارینا=باشه آبجی
بورام=وای مارینا این پروانه رو چقدر خوجمله
مارینا=بریم از نزدیک ببینیم
بورام=وای این بیشتر شبیه یه آدم کچلوعه
مارینا= فرار کرد بریم دنبالش
بورام= مارینا ما اونو گم کردیم
مارینا=و خودمونم گم شدیم
بورام=من میترسممممم
جیمین= هی نترسین من اینجام
بورام=تو کوچولو بودی چجوری بزرگ شدی؟
مارینا=چجوری بهت اعتماد کنیم؟
جیمین=انقدر سوال نپرسید منم همسن شمام
بورام=به جز تو بازم هستن؟
جیمین=آره شیش تا دیگه ولی یکیشون بی اعصابه رو پخش نرین
مارینا=اسمش چیه؟
جیمین=کوکی 🍪
.
.
.
ℙ𝕣𝕠𝕥𝕖𝕔𝕥𝕚𝕠𝕟?💚😅