۶𝐇𝐚𝐧𝐚𝐡𝐚𝐤𝐢
۶𝐇𝐚𝐧𝐚𝐡𝐚𝐤𝐢
خوب بریم ادامه
وایسا ببینم اون لکه قرمز چیه روی لباسش
نامجون= ا.ت اون لکه قرمز چیه روی لباست
از زبون ا.ت
زمانی که نامجون اینو پرسید سری لباسم رو نگاه کردم آه خدای من حالا چیبگم اگه بخوام راست بگم حتما میگن خیالاتی شدم آخه گل برگ اونم داخل سینه
ا.ت= ام هیچی نیست فقد یکم خون دماغ شده بودم
نامجون= مطمئن باشم که حالت خوبه
ا.ت= آره خوبم مشکلی نیست
نامجون= که این طور
که رفتم نشستم کنار هواسا که دیدیم دوباره گوشی یونا زنگ خورد که سری گوشیش رو برداشت و به طرف اتاق که هواسا در گوش سانی ی چیزی گفت پاشدن رفتن که فقد منو نامجون موندیم همین جوری بود که با سوالی که نامجون پرسید خشکم زد
نامجون= ا.ت تو بعداز من دوباره عاشق شدی
ا.ت= چرا ی .. همچین سوالی میپرسی نامجون
نامجون= ام همین طوری چون سوال بود دیگه
ا.ت= برات مهمه که من بعداز تو عاشق شده باشم
نامجون= نه فقد سوال بود میخواستم ببینم هنوز بهم علاقه داری یا نه
ا.ت= اشتباه نکن نامجون اون فقد ی علاقه بچگانه بوده به خودت اومید نداشته باش شاید بعداز تو دوباره عاشق شدم
نامجون= خوبه خوش حال شدم
از زبون نامجون
با حرف آخر ا.ت آتیش گرفتم یعنی اون بعداز من دوباره عاشق شده وایسا ببینم این همه حساسیت برای چیه منکه به ا.ت علاقه ندارم این فقد ی عذاب وجدان عادیه که با دوستی دوباره از بین میره ولی هنوز هم از اون کلمه آخر خوشم نیومد که دیدم یونا اومد
نامجون= اومدی عزیزم
یونا= آره ببخشید یکی از دوستام از خارج زنگ زده بود داشت احوال پرسی میکرد
نامجون= خوبه
خوب اینم پارت امروز به ۱۰ تا لایک برسونید ممنون
خوب بریم ادامه
وایسا ببینم اون لکه قرمز چیه روی لباسش
نامجون= ا.ت اون لکه قرمز چیه روی لباست
از زبون ا.ت
زمانی که نامجون اینو پرسید سری لباسم رو نگاه کردم آه خدای من حالا چیبگم اگه بخوام راست بگم حتما میگن خیالاتی شدم آخه گل برگ اونم داخل سینه
ا.ت= ام هیچی نیست فقد یکم خون دماغ شده بودم
نامجون= مطمئن باشم که حالت خوبه
ا.ت= آره خوبم مشکلی نیست
نامجون= که این طور
که رفتم نشستم کنار هواسا که دیدیم دوباره گوشی یونا زنگ خورد که سری گوشیش رو برداشت و به طرف اتاق که هواسا در گوش سانی ی چیزی گفت پاشدن رفتن که فقد منو نامجون موندیم همین جوری بود که با سوالی که نامجون پرسید خشکم زد
نامجون= ا.ت تو بعداز من دوباره عاشق شدی
ا.ت= چرا ی .. همچین سوالی میپرسی نامجون
نامجون= ام همین طوری چون سوال بود دیگه
ا.ت= برات مهمه که من بعداز تو عاشق شده باشم
نامجون= نه فقد سوال بود میخواستم ببینم هنوز بهم علاقه داری یا نه
ا.ت= اشتباه نکن نامجون اون فقد ی علاقه بچگانه بوده به خودت اومید نداشته باش شاید بعداز تو دوباره عاشق شدم
نامجون= خوبه خوش حال شدم
از زبون نامجون
با حرف آخر ا.ت آتیش گرفتم یعنی اون بعداز من دوباره عاشق شده وایسا ببینم این همه حساسیت برای چیه منکه به ا.ت علاقه ندارم این فقد ی عذاب وجدان عادیه که با دوستی دوباره از بین میره ولی هنوز هم از اون کلمه آخر خوشم نیومد که دیدم یونا اومد
نامجون= اومدی عزیزم
یونا= آره ببخشید یکی از دوستام از خارج زنگ زده بود داشت احوال پرسی میکرد
نامجون= خوبه
خوب اینم پارت امروز به ۱۰ تا لایک برسونید ممنون
۱۲.۵k
۲۱ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.