پارت هشتم💚✨
پارت هشتم💚✨
-پرنسس ا/ت شاید تو دوستم داشته باشی اما من نه
+چ..چی؟
-ا/ت من واقعاً نمیدونم چجوری بگم که اذیتت نکنه ولی من یکی دیگه رو دوست دارم
+ولی آخه پس چرا ازم پرسیدی؟
-میخواستم از حست مطمئن بشم که فهمیدم
+مرسی که حس واقعیت رو گفتی (بغض)
ا/ت بلند شد که بره ولی تهیونگ دستش رو گرفت و جلوی اون رو گرفت برش گرداند
-ا/ت ازم ناراحت نشو شوخی کردم
+جانم؟چه خودمونی شدین شاهزاده من پرنسس ا/ت هستم
-ببخشید پرنسس ا/ت من فقط باهات شوخی کردم
+داری دروغ میگی؟
-نه اخه چرا باید از پرنسسی به این زیبایی متنفر باشم؟
+ واقعاً؟(ذوق)
- اوهوم
+یعنی دوستم داری؟
-اوهوم خوب حالا این پرنسس زیبا میاد بشینه روی تاپ تا یه پرنس جذابی مثل من هولش بدم
+ از خود راضی پرنس تهیونگ
-دیگه دیگه ،میگم یه ذره همو راحت تر صدا بزنیم
+خوب بلاخره کار خودت رو راحت کردی یا باشه قبوله پرن....چیز یعنی تهیونگ درسته دیگه؟
-اوهوم ا/ت درسته درسته
(خوب حالا بریم به سمت نابی و جونگکوک)
×نابی فکر کنم نقشمون گرفت
÷آره هم اون دو تا رو به هم رسوندیم هم...
× خودمون آره؟(هاها همش نقشه ی این دوتا بود جونگکوک به خانوادش گفت که ا/ت و تهیونگ به هم میان و همین حرفا هم نابی به پدر مادرش گفته اون ها هم تصمیم گرفتند این دو تا هم زن شوهر کنند گرفتید؟)
÷اوهوم. جونگکوک نظرت چیه فردا چهار تایی بریم بیرون
× آره فکر خوبیه هممون از این حال و هوا در میآییم و بهترم میشه
÷اوهوم عالیه ولی کجا بریم؟
×من یه جای خوب میشناسم واقعاً اونجا زیباست
÷اوکی
لایکککک کامنتتتتتت
-پرنسس ا/ت شاید تو دوستم داشته باشی اما من نه
+چ..چی؟
-ا/ت من واقعاً نمیدونم چجوری بگم که اذیتت نکنه ولی من یکی دیگه رو دوست دارم
+ولی آخه پس چرا ازم پرسیدی؟
-میخواستم از حست مطمئن بشم که فهمیدم
+مرسی که حس واقعیت رو گفتی (بغض)
ا/ت بلند شد که بره ولی تهیونگ دستش رو گرفت و جلوی اون رو گرفت برش گرداند
-ا/ت ازم ناراحت نشو شوخی کردم
+جانم؟چه خودمونی شدین شاهزاده من پرنسس ا/ت هستم
-ببخشید پرنسس ا/ت من فقط باهات شوخی کردم
+داری دروغ میگی؟
-نه اخه چرا باید از پرنسسی به این زیبایی متنفر باشم؟
+ واقعاً؟(ذوق)
- اوهوم
+یعنی دوستم داری؟
-اوهوم خوب حالا این پرنسس زیبا میاد بشینه روی تاپ تا یه پرنس جذابی مثل من هولش بدم
+ از خود راضی پرنس تهیونگ
-دیگه دیگه ،میگم یه ذره همو راحت تر صدا بزنیم
+خوب بلاخره کار خودت رو راحت کردی یا باشه قبوله پرن....چیز یعنی تهیونگ درسته دیگه؟
-اوهوم ا/ت درسته درسته
(خوب حالا بریم به سمت نابی و جونگکوک)
×نابی فکر کنم نقشمون گرفت
÷آره هم اون دو تا رو به هم رسوندیم هم...
× خودمون آره؟(هاها همش نقشه ی این دوتا بود جونگکوک به خانوادش گفت که ا/ت و تهیونگ به هم میان و همین حرفا هم نابی به پدر مادرش گفته اون ها هم تصمیم گرفتند این دو تا هم زن شوهر کنند گرفتید؟)
÷اوهوم. جونگکوک نظرت چیه فردا چهار تایی بریم بیرون
× آره فکر خوبیه هممون از این حال و هوا در میآییم و بهترم میشه
÷اوهوم عالیه ولی کجا بریم؟
×من یه جای خوب میشناسم واقعاً اونجا زیباست
÷اوکی
لایکککک کامنتتتتتت
۸.۱k
۲۴ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.