پرنسس اسلایترین
#پرنسس_اسلایترین
#part34
هردو دستش بغلم کرد
دراکو: اخ واس چی خودتو انداختی جلو چوب دستی دیوونه
: تو برا چی دابیو گرفته بودی الان اگه به اون خورده بود که مرده بود
دراکو: خب تقصیر توعه خی تو کارای من دخالت میکنی
: تو نه که تو تقصیری نداری، هربار یه بلایی سرم میاری
دراکو: و همین طور هربار که نجاتت میدم
: اره برا هر ضربه ایکه میزنی بعد یه نجاتم میدی
ولی یه وقت میبینی یه ضربه ای بهم زدی که دیگه هرچقدم تلاش کنی بی نتیجس، یهو دیدی دیگه ماری در کار نیس...(با بغضو لبخند اروم)
اروم از بغلش اومدم بیرون
دراکو: ششش بسه ماری دیگه این حرفو نزن
: نه دیگه واقعیته، تو تنها کسی هستیکه بیشتر از هرکسی بهم هم صدمه و هم نجاتم دادی
تو هزار تا کتاب ورمانی از تاریخ که خوندم هرکس که برا یکی دیگه اینطوری بوده عامل مرگشم بوده
چه روحی چه فیزیکی، دراکو میدونم که قرار هزار بار دیگه دعوا کنیم هزار بار دیگه بهم صدمه بزنیو نجاتم بدی، اما ازت یه خواهش دارم هیچوقت سعی نکنیم که باهم صمیمی شیم
چون صمیمی شدن ما یجورایی نتیجش مرگ هردوی ماس، ما هیچ وقت به خاطر هزار تا عاملی که خودتم بهتر از من میدونی نمیتونیم صمیمی شیم
دراکو: اره میدونم و قصد صمیمی شدنم ندارم، هیچ وقت نمیشه، ممکن نیس
: اره...
#part34
هردو دستش بغلم کرد
دراکو: اخ واس چی خودتو انداختی جلو چوب دستی دیوونه
: تو برا چی دابیو گرفته بودی الان اگه به اون خورده بود که مرده بود
دراکو: خب تقصیر توعه خی تو کارای من دخالت میکنی
: تو نه که تو تقصیری نداری، هربار یه بلایی سرم میاری
دراکو: و همین طور هربار که نجاتت میدم
: اره برا هر ضربه ایکه میزنی بعد یه نجاتم میدی
ولی یه وقت میبینی یه ضربه ای بهم زدی که دیگه هرچقدم تلاش کنی بی نتیجس، یهو دیدی دیگه ماری در کار نیس...(با بغضو لبخند اروم)
اروم از بغلش اومدم بیرون
دراکو: ششش بسه ماری دیگه این حرفو نزن
: نه دیگه واقعیته، تو تنها کسی هستیکه بیشتر از هرکسی بهم هم صدمه و هم نجاتم دادی
تو هزار تا کتاب ورمانی از تاریخ که خوندم هرکس که برا یکی دیگه اینطوری بوده عامل مرگشم بوده
چه روحی چه فیزیکی، دراکو میدونم که قرار هزار بار دیگه دعوا کنیم هزار بار دیگه بهم صدمه بزنیو نجاتم بدی، اما ازت یه خواهش دارم هیچوقت سعی نکنیم که باهم صمیمی شیم
چون صمیمی شدن ما یجورایی نتیجش مرگ هردوی ماس، ما هیچ وقت به خاطر هزار تا عاملی که خودتم بهتر از من میدونی نمیتونیم صمیمی شیم
دراکو: اره میدونم و قصد صمیمی شدنم ندارم، هیچ وقت نمیشه، ممکن نیس
: اره...
۶۰۵
۲۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.