فیک خیانت p11
راهرو دادگاه:
ا/ت ویو: هنوز ده دقیقه دیگه مونده بود ولی تهیونگ هنوز نیومده بود . استرس داشتم . همیطور داشتم تو راهرو راه میرفتم . از این ور به اونور . ازاینور به اونور .
ساعت ۱۰ و پنجاه و نه دقیقه بود اما تهیونگ هنوز نیومده بود . دیگه واقعا داشتم ناامید میشدم . که یهو تهیونگ دست تو دست با اون جنی عوضی ظاهر شد . اون لحظه تنها صدایی که شنیدم صدای شکسته شدن قلبم بود . اما سریع خودمو جمع و جور کردم. که نوبت ماشد و اسم مارو صدا زدن . رفتیم داخل و هرکدوم روی صندلی خودمون نشستیم .
قاضی: خب شاکی بلند شه
ا/ت ویو:بلند شدم که ادامه داد
قاضی:خودتونو معرفی کنید و دلیل خودتون رو برای طلاق بگید .
ا/ت:من پارک ا/ت هستم . دلیلم برای طلاق این هستش که آقای میم تهیونگ با اون خانوم کنارشون که اسمش جئون جنی هست(واقعا هیچ فامیلی به ذهنم نرسید . بیخوابی فشار آورده.) بهم خیانت کرده .
قاضی: شما هیچ مال و اموالی از آقای کیم تهیونگ درخواست ندارید؟
ا/ت:خیر.
قاضی: پس هرذو طرف راضی هستید ؟؟
ا/ت: بله
تهیونگ ویو: نمیدونم چرا اما دیگه هیچی برام مهم نبود و هیچی نمیشنیدم فقط در اون لحظه صدای دلنشین ا/ت بود که میشنیدم برای آخرین بار داشتم با لذت بهش گوش میدادم . البته ا/ت دوباره بهم برمیگرده چون مطمئنم که اون هنوزم دیوانه وار عاشقمه . همینطور داشتم به حرفای ا/ت گوش میدادم و با خودم حرف میزدم . که با صدای قاضی به خودم اومدم .
قاضی:آقای کیم؟؟آقای کیم؟
تهیوتگ:ها... بله
قاضی:آیا از این طلاق راضی هستید؟
تهیونگ ویو:با اینکه اصلا راضی نبودم ولی بازم گفتم
تهیونگ:بله
قا۱ی:پس حکم را صادر می کنم و....... (خلاصه طلاق گرفتن)
ویو ا/ت بعد از دادگاه داخل راهرو: از سالن دادگاه اومدم بیرون و .......
اینم از این پارت امیدوارم لذت برده باشید . و راستی اینم عیدی دومتون بود . دیگه باز نگین به جای عیدیمون پارت بزار .🗿
لطفا حمایتم کنید و نظرتون رو درمورد فیکم بگید
شب خوش❤️❤️
ا/ت ویو: هنوز ده دقیقه دیگه مونده بود ولی تهیونگ هنوز نیومده بود . استرس داشتم . همیطور داشتم تو راهرو راه میرفتم . از این ور به اونور . ازاینور به اونور .
ساعت ۱۰ و پنجاه و نه دقیقه بود اما تهیونگ هنوز نیومده بود . دیگه واقعا داشتم ناامید میشدم . که یهو تهیونگ دست تو دست با اون جنی عوضی ظاهر شد . اون لحظه تنها صدایی که شنیدم صدای شکسته شدن قلبم بود . اما سریع خودمو جمع و جور کردم. که نوبت ماشد و اسم مارو صدا زدن . رفتیم داخل و هرکدوم روی صندلی خودمون نشستیم .
قاضی: خب شاکی بلند شه
ا/ت ویو:بلند شدم که ادامه داد
قاضی:خودتونو معرفی کنید و دلیل خودتون رو برای طلاق بگید .
ا/ت:من پارک ا/ت هستم . دلیلم برای طلاق این هستش که آقای میم تهیونگ با اون خانوم کنارشون که اسمش جئون جنی هست(واقعا هیچ فامیلی به ذهنم نرسید . بیخوابی فشار آورده.) بهم خیانت کرده .
قاضی: شما هیچ مال و اموالی از آقای کیم تهیونگ درخواست ندارید؟
ا/ت:خیر.
قاضی: پس هرذو طرف راضی هستید ؟؟
ا/ت: بله
تهیونگ ویو: نمیدونم چرا اما دیگه هیچی برام مهم نبود و هیچی نمیشنیدم فقط در اون لحظه صدای دلنشین ا/ت بود که میشنیدم برای آخرین بار داشتم با لذت بهش گوش میدادم . البته ا/ت دوباره بهم برمیگرده چون مطمئنم که اون هنوزم دیوانه وار عاشقمه . همینطور داشتم به حرفای ا/ت گوش میدادم و با خودم حرف میزدم . که با صدای قاضی به خودم اومدم .
قاضی:آقای کیم؟؟آقای کیم؟
تهیوتگ:ها... بله
قاضی:آیا از این طلاق راضی هستید؟
تهیونگ ویو:با اینکه اصلا راضی نبودم ولی بازم گفتم
تهیونگ:بله
قا۱ی:پس حکم را صادر می کنم و....... (خلاصه طلاق گرفتن)
ویو ا/ت بعد از دادگاه داخل راهرو: از سالن دادگاه اومدم بیرون و .......
اینم از این پارت امیدوارم لذت برده باشید . و راستی اینم عیدی دومتون بود . دیگه باز نگین به جای عیدیمون پارت بزار .🗿
لطفا حمایتم کنید و نظرتون رو درمورد فیکم بگید
شب خوش❤️❤️
۱۹.۰k
۰۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.