فیک کوک
فیک کوک
Part.3
گفت: سلام می خوای با من دوست بشی اسم من یونا هست .
منم که هیچ دوستی نداشتم پس قبول کردم
از زبان ا/ت
دختر خیلی خوبی بنظر میرسید جلوی در وایساده بودیم که یکی موقع رفتن بهم تنه زد وقتی سرمو برگردوندم
ا/ت: مگه چشم ن
جونگ کوک:ندیدم
ا/ت: آیییشششش
چقدر رو مخه معلومه از قصد زدااااا
یونا:در حالی که داشت میخندید ا/ت خیلی حرص میخوری قیافت بامزه میشه
ا/ت: یونا نخند اعصاب ندارم.
رفتیم سر کلاس
مربی شنا : خب بچه ها برید حاضر شید توی استخر میبینمتون.
از زبان نویسنده
از اون جایی که یه مریض جاهای علامت
دختر و پسر رخت کن رو عوض کرده بود......
Part.3
گفت: سلام می خوای با من دوست بشی اسم من یونا هست .
منم که هیچ دوستی نداشتم پس قبول کردم
از زبان ا/ت
دختر خیلی خوبی بنظر میرسید جلوی در وایساده بودیم که یکی موقع رفتن بهم تنه زد وقتی سرمو برگردوندم
ا/ت: مگه چشم ن
جونگ کوک:ندیدم
ا/ت: آیییشششش
چقدر رو مخه معلومه از قصد زدااااا
یونا:در حالی که داشت میخندید ا/ت خیلی حرص میخوری قیافت بامزه میشه
ا/ت: یونا نخند اعصاب ندارم.
رفتیم سر کلاس
مربی شنا : خب بچه ها برید حاضر شید توی استخر میبینمتون.
از زبان نویسنده
از اون جایی که یه مریض جاهای علامت
دختر و پسر رخت کن رو عوض کرده بود......
۱۱.۳k
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.