خوشبختی از سر انگشتان کسی جان می گیرد که به جان دوستش می
خوشبختی از سر انگشتان کسی جان میگیرد که به جان دوستش میداری. کسی که لبهایش آفتاب میشود و روی پلکهای خوابرفتهات میتابد. خوشبختی حضور کسیست که همیشه آن سوی میز نشسته، لبخند میزند و میگوید: “صبح زیباییست، مگر نه؟” کسی که چشمانداز عشق را از نگاه مشتاقت دریغ نمیکند. کسی که صدایش موسیقی میشود و بخار چای را میرقصاند. خوشبختی حضور کسی است که میتوانی زندگی را مثل چای، نگاه در نگاه، با او نوش کنی …
۲.۱k
۰۹ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.