پیروی نکردن ازغافلان
#پیروی_نکردن_ازغافلان
وَ اصْبِرْ نَفْسَک مَعَ الَّذِینَ یدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِی یرِیدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَیناک عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً[1].
با کسانی که صبح و شام، پروردگارشان را می خوانند در حالی که همواره خشنودی او را می طلبند، خود را پایدار و شکیبا دار و در طلب زینت و زیور زندگی دنیا دیدگانت [از التفات ] به آنان [به سوی ثروتمندان ] برنگردد و از کسی که دلش را [به سبب کفر و طغیانش ] از یاد خود غافل کرده ایم و از هوای نفسش پیروی کرده و کارش اسراف و زیاده روی است، اطاعت مکن.
در «تفسیر برهان» از علی بن ابراهیم روایت است که این آیه در برخورد یک متکبّر ثروتمند با سلمان نازل شد.
✅ @jhmvd 👈
داستان از این قرار است که سلمان، پوششی از پشم داشت که از آن برای سفره و پوشش استفاده می کرد روزی بود به شدّت گرم، سلمان در آن پوشش پشمی عرق کرده بود، مردی به نام عیینة بن حصین وارد بر پیامبر صلی الله علیه و آله شد، در حالی که سلمان خدمت حضرت بود. فریاد زد: یا رسول اللّه! وقتی ما بر تو وارد می شویم این مرد و هم نوعانش را از نزد خود بیرون کن، پس از رفتن ما هرکس را می خواهی بپذیر!![2]
برای این گونه مردمان بی خبر از حقایق که جز با دید مادّی به جهان و حوادثش نمی نگرند و از عالم پر شکوه خلقت جز ظاهری نمی بینند و همه چیز را با ترازوی مادّیگری می سنجند، این آیه نازل شد و دید مادّی این ظاهرپرستان را معلول غفلت دل آنان و فراموشی خدا دانست و اعلام کرد: اینان از خطّ حق خارجند و انسان نباید از مردان الهی و پیروان راه عشق دست برداشته و با اینان همنشین و مصاحب گردد، ارزش از آنِ رهروان طریق اوست، گرچه دستشان از مال دنیا به کلّی تهی باشد.
پی نوشت
[1] کهف (18): 28.
[2] تفسیر برهان: 2/ 465.
وَ اصْبِرْ نَفْسَک مَعَ الَّذِینَ یدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِی یرِیدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَیناک عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً[1].
با کسانی که صبح و شام، پروردگارشان را می خوانند در حالی که همواره خشنودی او را می طلبند، خود را پایدار و شکیبا دار و در طلب زینت و زیور زندگی دنیا دیدگانت [از التفات ] به آنان [به سوی ثروتمندان ] برنگردد و از کسی که دلش را [به سبب کفر و طغیانش ] از یاد خود غافل کرده ایم و از هوای نفسش پیروی کرده و کارش اسراف و زیاده روی است، اطاعت مکن.
در «تفسیر برهان» از علی بن ابراهیم روایت است که این آیه در برخورد یک متکبّر ثروتمند با سلمان نازل شد.
✅ @jhmvd 👈
داستان از این قرار است که سلمان، پوششی از پشم داشت که از آن برای سفره و پوشش استفاده می کرد روزی بود به شدّت گرم، سلمان در آن پوشش پشمی عرق کرده بود، مردی به نام عیینة بن حصین وارد بر پیامبر صلی الله علیه و آله شد، در حالی که سلمان خدمت حضرت بود. فریاد زد: یا رسول اللّه! وقتی ما بر تو وارد می شویم این مرد و هم نوعانش را از نزد خود بیرون کن، پس از رفتن ما هرکس را می خواهی بپذیر!![2]
برای این گونه مردمان بی خبر از حقایق که جز با دید مادّی به جهان و حوادثش نمی نگرند و از عالم پر شکوه خلقت جز ظاهری نمی بینند و همه چیز را با ترازوی مادّیگری می سنجند، این آیه نازل شد و دید مادّی این ظاهرپرستان را معلول غفلت دل آنان و فراموشی خدا دانست و اعلام کرد: اینان از خطّ حق خارجند و انسان نباید از مردان الهی و پیروان راه عشق دست برداشته و با اینان همنشین و مصاحب گردد، ارزش از آنِ رهروان طریق اوست، گرچه دستشان از مال دنیا به کلّی تهی باشد.
پی نوشت
[1] کهف (18): 28.
[2] تفسیر برهان: 2/ 465.
۶۳۴
۲۱ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.