دلگیرم !!
دلگیرم !!
از آدم ها.....
از دنیای سیاه و سفیدشان
سیاهی قلب هایی که پشت نقابی سفید
پنهان شده اند ...!!
هرگاه قدم هایم را در میان شلوغی و انبوهی از آدم ها ، محکمتر برمیدارم
لغزش و سست شدن دیوار سفید ترک خورده ی تنهائی ام را بیشتر حس میکنم!!
تلخ است در میان آدم هایی ناشناخته نفس هایت را رها کنی
اما میله های آهنی به اسارت کشیده ی تنهایی ات را با تمام سلول های تنت حس کنی....!!
سخت است پذیرفتن حقیقتی محض
برای مسافری که در دنیای هزار و یک رنگو ناشناخته ی این سرزمین
آنگاه که آسمان خورشید را در بند ابرهای سیاه و تیره میکند و
شب هنگام، خسته و آشفته از لحظه های پرتنش زندگی به اتاقت پناه میبری و
گوشه ی دنج اتاقت کز میکنی
جز دیوار سفید ترک خورده ی سقف اتاقت، هیچ کس همدم تلخی ها و
دلواپسی های قلب خسته ات نباشد!!
این روزها سفیدی ها ،انگار در آسمان دنیای واقعی مان ، رنگ باخته اند
و نقش شان کمرنگ شده ، گویا تاریخ
اعتبارشان رو به اتمام است...!!
برعکس سیاهی ها که هر روز پررنگ تر از قبل در لحظه های زندگی مان نمایان می شوند...!!
انگار تاریخ انقضایشان با هر دل شکستنی تمدید میشود...!!
دلگیرم از این همه بی عدالتی
از این همه عشق ها، محبت ها و دوست داشتن های پوشالی...!!
این روزها وقتی به جعبه ی مداد رنگی های دوران کودکی ام نگاه میکنم
مظلومیت و تنهایی مداد سفید را بیشتر از همیشه لمس میکنم ...!!
این روزها روی دیوار سفید قلبت ، نمیتوانی نقشی از یک عشق رویایی را
با مداد رنگی جادوئی ات به تصویر بکشی...!!
از آدم ها.....
از دنیای سیاه و سفیدشان
سیاهی قلب هایی که پشت نقابی سفید
پنهان شده اند ...!!
هرگاه قدم هایم را در میان شلوغی و انبوهی از آدم ها ، محکمتر برمیدارم
لغزش و سست شدن دیوار سفید ترک خورده ی تنهائی ام را بیشتر حس میکنم!!
تلخ است در میان آدم هایی ناشناخته نفس هایت را رها کنی
اما میله های آهنی به اسارت کشیده ی تنهایی ات را با تمام سلول های تنت حس کنی....!!
سخت است پذیرفتن حقیقتی محض
برای مسافری که در دنیای هزار و یک رنگو ناشناخته ی این سرزمین
آنگاه که آسمان خورشید را در بند ابرهای سیاه و تیره میکند و
شب هنگام، خسته و آشفته از لحظه های پرتنش زندگی به اتاقت پناه میبری و
گوشه ی دنج اتاقت کز میکنی
جز دیوار سفید ترک خورده ی سقف اتاقت، هیچ کس همدم تلخی ها و
دلواپسی های قلب خسته ات نباشد!!
این روزها سفیدی ها ،انگار در آسمان دنیای واقعی مان ، رنگ باخته اند
و نقش شان کمرنگ شده ، گویا تاریخ
اعتبارشان رو به اتمام است...!!
برعکس سیاهی ها که هر روز پررنگ تر از قبل در لحظه های زندگی مان نمایان می شوند...!!
انگار تاریخ انقضایشان با هر دل شکستنی تمدید میشود...!!
دلگیرم از این همه بی عدالتی
از این همه عشق ها، محبت ها و دوست داشتن های پوشالی...!!
این روزها وقتی به جعبه ی مداد رنگی های دوران کودکی ام نگاه میکنم
مظلومیت و تنهایی مداد سفید را بیشتر از همیشه لمس میکنم ...!!
این روزها روی دیوار سفید قلبت ، نمیتوانی نقشی از یک عشق رویایی را
با مداد رنگی جادوئی ات به تصویر بکشی...!!
۱۵.۸k
۲۶ دی ۱۴۰۱