دازای و چویا پارت ۲
پارت ۲ دازای و چویا
چویا ، اره اریگاتو
(دازای مقداری بیشتر سرخ شد)
دازای ،کاری نکردم (هنوزم سرخه)
دازای الان سرخه سرخه که
چویا ، انو حالت خوبه (با لبخند)
دازای لبخند چویا را دید جوگیر شد
دازای ، راستی چرا اینجایی
چویا ، اها راستی قبل هرچی بزار خودم را معرفی
کنم اسم من چویاست ناکاهارا چویا
دازای ، اها اسم منم دازی است اوسامو دازای
چویا ، من داشتم بر میگشتم خونه که راهو گم
کردم الان هم اینجا هستم
دازای با خود میگوید کاوایی (ناز)
دازای ، چطوره بیای خونه من امشب
چویا ، ه....ه....ه..ها ولی دازای سان
من دخترم
دازای برای دوروغ میگه اها یادم رفت
ادامه داره
چرت شد میدونم ولی شاید جبران کردم
تو لایکو بزن
چویا ، اره اریگاتو
(دازای مقداری بیشتر سرخ شد)
دازای ،کاری نکردم (هنوزم سرخه)
دازای الان سرخه سرخه که
چویا ، انو حالت خوبه (با لبخند)
دازای لبخند چویا را دید جوگیر شد
دازای ، راستی چرا اینجایی
چویا ، اها راستی قبل هرچی بزار خودم را معرفی
کنم اسم من چویاست ناکاهارا چویا
دازای ، اها اسم منم دازی است اوسامو دازای
چویا ، من داشتم بر میگشتم خونه که راهو گم
کردم الان هم اینجا هستم
دازای با خود میگوید کاوایی (ناز)
دازای ، چطوره بیای خونه من امشب
چویا ، ه....ه....ه..ها ولی دازای سان
من دخترم
دازای برای دوروغ میگه اها یادم رفت
ادامه داره
چرت شد میدونم ولی شاید جبران کردم
تو لایکو بزن
۶.۷k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.