قمار عشق 2 The last part

ویو ته از خواب بیدار شدم و دیدم تو یه جای عجیبم یعنی چی لونا کجاست . که یهو جیمین اومد تو
( علامت ته + جیمین × )
+ هیونگ چی شده من کجام لونا کجاست ؟ ات کو ؟
- داداش بسه بگو دوباره یادت رفته
+ چی رو ؟
- داداش ( بغض ) لونا وقتی پنج سالش بود دزدیده شد و چند روز بعدش هم جنازش پیدا شد ( بغض )
+ چ..چی ن..ن..نه ن..ه نهه نهه هیونگ نه دروغ نگو ترو خدا دروغ نگو
( گریه و داد )
- میره بغلش میکنه ) داداش ترو خدا اروم باش ( بغض صگی )
+ ا..ات ات ات من کجاست ات و بیار پیشم ترو خدا ترو خدا ( گریه ی شدید )
- داداش ( گریش میگیره ) ات هم وقتی لونا ..مرد ... خودکشی کرد
+ نه نه نه دروغ نگو جیمین دروغ نگو ات من این کارو نمیکنه پرنسس من منو ول نمیکنه اون نمیره اون قول داد پیشم بمونه ( گریه وحشتناک و عربده )
× پرستار ها رو صدا کردم که بیان دیدن بهترین دوستم تو اون اوضاع برا سخته الان سه ساله که ات و لونا مردن ولی تهیونگ هنوز هم همینه از اون موقع تهیونگ به بیماری روانی دچار شده و تو تیمارستان بستریه کی فکرش و میکرد زندگی عاشقانه این دو نفر که زبان زد کل دنیا بود به اینجا برسه و بزرگ ترین مافیا ی جهان و از پا در بیاره


میگن همیشه پایانش خوشه
ولی شاید گفته ها تغییر کنن :)

پایان
__________________
فوش آزاد 🗿