سناریو *درخواستی
وقتی باهاشون قهری
نامجون: چرا قهر کردی
ا/ت:....
نامجون: جواب منو بده
ا/ت:...
نامجون:*درگیری ها ادامه دارد...*
جین:نکنه بخاطر اینکه اینقدر جذابم باهام قهری
ا/ت: آخه من چرا باید بخاطر جذابیت یکی باهاش قهر کنم
جین: خب پس آشتی کن
ا/ت: نمیخوام ولم کن
جین: باشه من رفتم *دور شدن
ا/ت: عه واقعا رفت 😔
شوگا: خب خودت باید آشتی کنی تا خودت نیای آشتی کنی منم کاری باهات ندارم
جی هوپ: سانشاینم چرا باهام اینطوری شدی این حالم رو بد میکنه
جیمین:*اونم برای اینکه اذیتت کنه باهات قهر میکنه*
تهیونگ: یونتان برو انور بهش بگو تهیونگ معذرت میخواد
ا/ت: هی مگه خودت زبون نداری یونتان رو میفرستی بعدشم من زبون سگ بلد نیستم بعدش خودت کنارمی پس چرا به یونتان میگی
تهیونگ: اخه تو با یونتان دوستی اون بگه با منم دوست میشی
ا/ت:*پوکر فیس*😑با سگم دیگه دوست شدیم چه مسخره
تهیونگ:....
کوک: ا/ت خوشحال باش من میخوام نصف شیرموزم رو بدم به تو
ا/ت: باشه واسه خودت
کوک: خب اینکه بهت میخوام شیرموز بدم یعنی میخوام باهام دوست شی
ا/ت:😐....
نامجون: چرا قهر کردی
ا/ت:....
نامجون: جواب منو بده
ا/ت:...
نامجون:*درگیری ها ادامه دارد...*
جین:نکنه بخاطر اینکه اینقدر جذابم باهام قهری
ا/ت: آخه من چرا باید بخاطر جذابیت یکی باهاش قهر کنم
جین: خب پس آشتی کن
ا/ت: نمیخوام ولم کن
جین: باشه من رفتم *دور شدن
ا/ت: عه واقعا رفت 😔
شوگا: خب خودت باید آشتی کنی تا خودت نیای آشتی کنی منم کاری باهات ندارم
جی هوپ: سانشاینم چرا باهام اینطوری شدی این حالم رو بد میکنه
جیمین:*اونم برای اینکه اذیتت کنه باهات قهر میکنه*
تهیونگ: یونتان برو انور بهش بگو تهیونگ معذرت میخواد
ا/ت: هی مگه خودت زبون نداری یونتان رو میفرستی بعدشم من زبون سگ بلد نیستم بعدش خودت کنارمی پس چرا به یونتان میگی
تهیونگ: اخه تو با یونتان دوستی اون بگه با منم دوست میشی
ا/ت:*پوکر فیس*😑با سگم دیگه دوست شدیم چه مسخره
تهیونگ:....
کوک: ا/ت خوشحال باش من میخوام نصف شیرموزم رو بدم به تو
ا/ت: باشه واسه خودت
کوک: خب اینکه بهت میخوام شیرموز بدم یعنی میخوام باهام دوست شی
ا/ت:😐....
۲۱.۸k
۰۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.