رمان زیباترین عشق پارت 13
میلاد
این چه خواسته ای بود سعید ازم داشت؟
من:سعید خجالت نمیکشی
سعید:داداش لطفا
من:خیلی خب خر خودتی بشین تا درست کنم برات
سعید نشست
من:با شدت تموم گردنشو گاز گرفتم و شروع به مک زدن کردم اینقدر گازش گرفتم که نزدیک بود غش کنه
دلارام
با صدای اه و ناله وارد اتاق شدم
با صحنه ای که دیدم جاخوردم
این دیگه چی بود
داد زدم
من:مییییییییییییییلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد چه غلطی داری میکنی؟
میلاد:ام..ام گر..دنش
من:بیشعورا شما دوتا باهم...؟
میلاد:نه اینجور که تو فکر میکنی نیس
سعید:منحرف نشید دلارام خانوم
من:شما حرف نزن اقا سعید
حوصله ندارما معلوم نیست چه کثافت کاری هایی میکنید
سیامک:
باید از اقا یحیی اجازه میگرفتم چند روز برم دوبی تا حسین سوپرایز بشه باید با شجاع هماهنگ باشم
پس زنگش زدم
بعد 7 تا بوق جواب داد
من:الو؟
شجاع:سلام داداش خوبی/؟
من:مرسی داداش
شجاع:قضیه حسین چی شد؟
من:واسه همون زنگ زدم میخوام بیام دوبی
شجاع:یه شوخی رفتیم بکنیما اینقد جدی شد؟
من:اره دیع
شجاع:باشه داداش پس میبینمت فعلا باید برم تمرین دارم بابای
من:بابای
رفتم اینستا به فن پیجام سر زدم و چنتا رو لایک کردم
کامنت جواب دادم
یه چرخی زدم
خوابم میومد
رفتم بالا رو تخت ولو شدم به 2 نکشیده خوابم برد
حامد:
با توضیح هایی که امید داد یکم اروم شدم ولی هنوز استرس دارم
باید برم با اقا سید در میون بزارم
ولی نه زوده هنوز برم؟نرم؟چیکار کنم؟هی خدا
زنگ زدم به اجیم سهیلا
بعد 2 بوق جواب داد
من:سلام اجی
سهیلا:سلام داداش گلم خوبی؟
من:مرسی اجی یه سوال
سهیلا:جانم؟
من:دخترا معمولا چی دوس دارن؟
سهیلا:ای شیطون چیکار به کار دخترا داری تو؟
من:اذیت نکن بگو
سهیلا:براش خرس پاندا بخر باید جواب بده
من:برااااااااش؟(برگای حامد ریخت)
سهیلا:هوم براش
من:(حامد هول شد)خب خب کار نداری بای
سهیلا:هول بدبخت بای
کمند:
اینقدر اینجا نشستم و کارتون مسخره دیدم حالم داشت بهم میخورد دسشویی داشتم داد زدم
هیییییییییی اقاهه کدوم گورستونی ررفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
که مرده اومد تو
مرده:دختره حرف دهنتو بفهما
من:اگه نفهمم؟
مرده:تیکه بزرگت..
من:نزاشتم ادامه بده گفتم زر نزن دبلیو سی کجاس؟
مرده:اون وره
من:رفتم دیدم توالتش فرنگی نیس
گفتم:اینکه فرنگی نی
مرده:بهتر از این نداریم
من:عیشششههه
مرده:برو دسشویی حرف اضافی هم نزن
من:لعنت خدا...هیچی ولش کن
و مرده رفت
این چه خواسته ای بود سعید ازم داشت؟
من:سعید خجالت نمیکشی
سعید:داداش لطفا
من:خیلی خب خر خودتی بشین تا درست کنم برات
سعید نشست
من:با شدت تموم گردنشو گاز گرفتم و شروع به مک زدن کردم اینقدر گازش گرفتم که نزدیک بود غش کنه
دلارام
با صدای اه و ناله وارد اتاق شدم
با صحنه ای که دیدم جاخوردم
این دیگه چی بود
داد زدم
من:مییییییییییییییلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد چه غلطی داری میکنی؟
میلاد:ام..ام گر..دنش
من:بیشعورا شما دوتا باهم...؟
میلاد:نه اینجور که تو فکر میکنی نیس
سعید:منحرف نشید دلارام خانوم
من:شما حرف نزن اقا سعید
حوصله ندارما معلوم نیست چه کثافت کاری هایی میکنید
سیامک:
باید از اقا یحیی اجازه میگرفتم چند روز برم دوبی تا حسین سوپرایز بشه باید با شجاع هماهنگ باشم
پس زنگش زدم
بعد 7 تا بوق جواب داد
من:الو؟
شجاع:سلام داداش خوبی/؟
من:مرسی داداش
شجاع:قضیه حسین چی شد؟
من:واسه همون زنگ زدم میخوام بیام دوبی
شجاع:یه شوخی رفتیم بکنیما اینقد جدی شد؟
من:اره دیع
شجاع:باشه داداش پس میبینمت فعلا باید برم تمرین دارم بابای
من:بابای
رفتم اینستا به فن پیجام سر زدم و چنتا رو لایک کردم
کامنت جواب دادم
یه چرخی زدم
خوابم میومد
رفتم بالا رو تخت ولو شدم به 2 نکشیده خوابم برد
حامد:
با توضیح هایی که امید داد یکم اروم شدم ولی هنوز استرس دارم
باید برم با اقا سید در میون بزارم
ولی نه زوده هنوز برم؟نرم؟چیکار کنم؟هی خدا
زنگ زدم به اجیم سهیلا
بعد 2 بوق جواب داد
من:سلام اجی
سهیلا:سلام داداش گلم خوبی؟
من:مرسی اجی یه سوال
سهیلا:جانم؟
من:دخترا معمولا چی دوس دارن؟
سهیلا:ای شیطون چیکار به کار دخترا داری تو؟
من:اذیت نکن بگو
سهیلا:براش خرس پاندا بخر باید جواب بده
من:برااااااااش؟(برگای حامد ریخت)
سهیلا:هوم براش
من:(حامد هول شد)خب خب کار نداری بای
سهیلا:هول بدبخت بای
کمند:
اینقدر اینجا نشستم و کارتون مسخره دیدم حالم داشت بهم میخورد دسشویی داشتم داد زدم
هیییییییییی اقاهه کدوم گورستونی ررفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
که مرده اومد تو
مرده:دختره حرف دهنتو بفهما
من:اگه نفهمم؟
مرده:تیکه بزرگت..
من:نزاشتم ادامه بده گفتم زر نزن دبلیو سی کجاس؟
مرده:اون وره
من:رفتم دیدم توالتش فرنگی نیس
گفتم:اینکه فرنگی نی
مرده:بهتر از این نداریم
من:عیشششههه
مرده:برو دسشویی حرف اضافی هم نزن
من:لعنت خدا...هیچی ولش کن
و مرده رفت
۱۱.۱k
۱۷ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.