عشق خوناشامی من پارت ۱۳

عشق خوناشامی من پارت ۱۳

ویو ا/ت

سرخدمتکار: و ا/ت

واییییییییییی نه آخه چرا باید جلا هم باشه

سر خدمتکار: خب برید طرف قصر

رفتیم طرف قصر نمیدونم یک حس آشنا به اینجا داشتم انگار اینجا خاطرات خوشی داشتم

تو افکارم بودم که یک خدمتکار اومد طرفم

خدمتکار: دنبالم بیاید

ما رو برد به یک مکان که انگار مخصوص خدمتکار ها بود که اجوما رو دیدم

اجوما اومد طرفمون و یکی یکی ما رو نگاه می‌کرد که رسید به من و تعجب کرد

من هم با تعجب نگاش میکردم

که خودش رو جمع و جور کرد و رفت جای قبلش ایستاد

اجوما: خب شما باید داخل آشپزخونه کار کنید

خوبه از کار قبلیم خیلی بهتره ولی هنوز جلا هست ولی خوبیش اینه که هانا هم هست

رفتیم سمت آشپزخونه و شروع کردیم به کار کردم

داشتم ظرف ها رو میشستم که جلا عمدا اومد خورد به من که خوردم به ظرف ها و همشون شکستن
که اجوما اومد داخل آشپزخونه

اجوما: چیشده

جلا: اجوما ا/ت خورد به ظرف ها که شکستن

ا/ت: نخیر من عمدا این کار رو نکردم جلا خورد به من که باعث شد بخورم به اونا

جلا: چرا دروغ میگی دختره دهاتی

ا/ت: بفهم چی میگی

اجوما: بسههههه دوتاتون باید تنبیه بشین تو جلا باید تمام ظرف ها رو بشوری

و تو ا/ت باید ناهار و شام امروز رو تو درست کنی
بعدا لیست غذا ها رو بهت میدم

ا/ت و جلا: بله اجوما

ادامه دارد...

حمایت