تک پارتی
دوستم نوشته و من تایپش کردم فقط 👇
ویو ا.ت
صدای زنگوه آیفونو شنیدم ..سریع سمتش رفتم و دکمه رو زدم
جین اومد داخل ..به نظر خسته میومد
جین : اوه ..بیب دلم برات تنگ شده بوددد
ا.ت:منم
بغلش کردمو بعد از چند ثانیه از هم جدا شدیم
روی مبل نشست کرواتشو شل کردو کمرشو تکیه داد به مبل
رفتم توی آشپزخونه ..توی یه لیوان مشروب ریختمو ازونجایی که کرم گرفته بودو دلمم درد میکرد قرصه تحریک کننده ریختم توش ..
رفتم سمتش و لیوانو بهش دادم
جین :مثه دفه عه قبل دوباره که چیزی نریختی توش؟!
ا.ت:نه ..باور کن
جین :هرچند نمیشه به تواعتماد کرد
اروم اروم خوردشو انگار که حالش بد شده بود
میخواستم برم پیشش که دیدم بد میشه ..
پس رفتم توی اتاق و خودمو زدم به خواب
متو رو تا روی گردنم کشیدم روی خودم و سفت گرفتمش ..
ساعته1شب شده بودو هنوز نیومده بود که بخوابه
که یهو با صدای باز شدنه در چشمامو بستم ..قلبم تند تند میزد
کنارم خوابید اولش کاری نکرد و انگار ن انگار که من کاری کرده بودم
ولش بعد از چند مین نزدیکم شد
داشت بهم دست میزد و انگار فهمیده بود که بیدارم ..
برگشتم و رو بهش گفتم
ا.ت:باشه همش ......
که نزاشت حرفمو بزمو انگشتشو گذاشت روی لبم
جین :فک کردی خودتو میزنی به خواب و کارای دیگه میکنی نمیفهمم؟!!
داشت پتو رو از روم بر میداشت که با دست گرفتمش ..
جین :به عواقبه بعدشم باید فک میکردی
لباسامو آروم در اورد و روم خیمه زد ..
جین :بیب ..قلبت تند میزنه ..جوری که انگار دفه اولته؟!
آبه دهنمو قورت دادم ..میدونستم که نمیتونم تا چند روز راه برم
صورتشو نزدیکم کردو همونطور که داشت لبمو گاز میگرفت
اسمات :
⭕ یهو واردم کرد ..نمیتونستم کاری بکنم یا حتی تکون بخورم
که یهو لبشو ازم جدا کرد
تند تند تلمبه میزدو جیغ میزدم
ا.ت: جین ..تمومش کن*با داد
جین :کاریه که خودت شروعش کردی ..
ازم کشید بیرونو به بالاعه تخت تکیه
داد
جین :خودت که میدونی باید چیکار کنی؟!
نزدیکش شدمو دیکشو کردم توی دهنم
بعد از چند ثانیه یه چیزه شورو توی دهنم حس کردم ..
ازش جدا شدمو تف کردم سمته دیگه ⭕
جین :حیف که خستم وگرنه ازینی که بود بدتر میشد ..
بی جون کنارش خوابیدم
سرمو توی سینش فرو کردو با هم خوابیدیم .
چطور بود ؟ &
دستم به فاخ رف ( ´◡‿ゝ◡`)
ویو ا.ت
صدای زنگوه آیفونو شنیدم ..سریع سمتش رفتم و دکمه رو زدم
جین اومد داخل ..به نظر خسته میومد
جین : اوه ..بیب دلم برات تنگ شده بوددد
ا.ت:منم
بغلش کردمو بعد از چند ثانیه از هم جدا شدیم
روی مبل نشست کرواتشو شل کردو کمرشو تکیه داد به مبل
رفتم توی آشپزخونه ..توی یه لیوان مشروب ریختمو ازونجایی که کرم گرفته بودو دلمم درد میکرد قرصه تحریک کننده ریختم توش ..
رفتم سمتش و لیوانو بهش دادم
جین :مثه دفه عه قبل دوباره که چیزی نریختی توش؟!
ا.ت:نه ..باور کن
جین :هرچند نمیشه به تواعتماد کرد
اروم اروم خوردشو انگار که حالش بد شده بود
میخواستم برم پیشش که دیدم بد میشه ..
پس رفتم توی اتاق و خودمو زدم به خواب
متو رو تا روی گردنم کشیدم روی خودم و سفت گرفتمش ..
ساعته1شب شده بودو هنوز نیومده بود که بخوابه
که یهو با صدای باز شدنه در چشمامو بستم ..قلبم تند تند میزد
کنارم خوابید اولش کاری نکرد و انگار ن انگار که من کاری کرده بودم
ولش بعد از چند مین نزدیکم شد
داشت بهم دست میزد و انگار فهمیده بود که بیدارم ..
برگشتم و رو بهش گفتم
ا.ت:باشه همش ......
که نزاشت حرفمو بزمو انگشتشو گذاشت روی لبم
جین :فک کردی خودتو میزنی به خواب و کارای دیگه میکنی نمیفهمم؟!!
داشت پتو رو از روم بر میداشت که با دست گرفتمش ..
جین :به عواقبه بعدشم باید فک میکردی
لباسامو آروم در اورد و روم خیمه زد ..
جین :بیب ..قلبت تند میزنه ..جوری که انگار دفه اولته؟!
آبه دهنمو قورت دادم ..میدونستم که نمیتونم تا چند روز راه برم
صورتشو نزدیکم کردو همونطور که داشت لبمو گاز میگرفت
اسمات :
⭕ یهو واردم کرد ..نمیتونستم کاری بکنم یا حتی تکون بخورم
که یهو لبشو ازم جدا کرد
تند تند تلمبه میزدو جیغ میزدم
ا.ت: جین ..تمومش کن*با داد
جین :کاریه که خودت شروعش کردی ..
ازم کشید بیرونو به بالاعه تخت تکیه
داد
جین :خودت که میدونی باید چیکار کنی؟!
نزدیکش شدمو دیکشو کردم توی دهنم
بعد از چند ثانیه یه چیزه شورو توی دهنم حس کردم ..
ازش جدا شدمو تف کردم سمته دیگه ⭕
جین :حیف که خستم وگرنه ازینی که بود بدتر میشد ..
بی جون کنارش خوابیدم
سرمو توی سینش فرو کردو با هم خوابیدیم .
چطور بود ؟ &
دستم به فاخ رف ( ´◡‿ゝ◡`)
۵.۴k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.