سناریو اسلیترین
درخواستی طولانی*
وقتی خبیلی وقته از هاگوارتز فارغالتحصیل شدی و به عنوان استوره بی هاگوارتز ازت یاد میکنن و یه روز که یه جشن بود تو افتخاری میای هاگوارتز و چون گروه توعم گروه پسرا بود اول به جلسه ی اونا میری و پسرا از قبل با دیدن کارهای بزرگت و قیافت روت کراش زده بودن و وقتی میای پرفوسور اسنیپ رو بغل میکنی و پرفسور اسنیپ میگه یادته برای اون آهنگی که خوندی ۴۸ ساعت اخراج شدی؟
و ما میگیم آره و با پسرا سلام علیک مبیکنیم ری اکشنشون:
هری: وقتی بش سلام دید تعجب و دست و پاشو گم میکنه یا دست چم دست میده ک ت میخندی و بعد میفهمه باید با دست راست دست بده و با دست راستش گردنش رو میخارونه
هری: ب.ببخشید بانو ا/ت
ا/ت: راحت باش ا/ت صدام کن
هری: چ.چشم چیز ینی باشه
متیو: بخاطر حرف پروفسور میفهمه صدات چقدر قشنگه و وقتی بش سلام میکنی در جواب میگه: خاننده ای؟
ت کپ میکنی و میگی: جان؟
میتود ه.هیچی ببخشید سلام چطوری؟
ت میخندی و اونم میخنده
تئو: خیلی جنتلمن تشریف داره خودت پرات میریزه
تئو: سلام ملکه
ا/ت: بیخیال راحت باش
تئو: تنها لقبی ک شایستته همینه
ا/ت :ممنون
هر وقت میبینتت سرخ میشه ولی سریع میپوشونتش
دریکو: کلا سرخه و همش بی دلیل میخنده
از اینکه تونستی رکورد تام ریدل رو بزنی و نفر برتر شی خر ذوقه
ت رویاهاش کنارته و باهم زندگی میکنید
سعی میکنه بهترین خودش رو بت نشونه بده
ا/ت: سلام اقای؟
دریکو: دریکو .. دریکو فالفوی
ا/ت: خوشبختم آقای مالفوی
دریکو: میشه رسمی نباشید؟
ا/ت: خب.. باشه
تام: از ته دلش دوست داشت ببینمت ولی چون تبدیل ب ولدمورت شده بود از پشت درختا یواشکی نگاهت میکنه
با خودش میگه: ا/ت ..ت تنها کسی هستی ک بش نیاز دارم ... ک تو هم ب من نیاز نداری
لورنزو: وقتی بش سلام میکنی با احترام دستت رو میبوسه و دسته گلی ک از قبل آماده کرده بود رو بهت میده
ت خجالت میکشی و دسته گل رو میگیری و میگی: ممنون اقای؟
لونرزو: راحت باشید خانم .. لورنزو صدام کنید
کلا دوست داره نزدیکت باشه
ریگولوس: از وقتی باهات آشنا شد کمتر از قبل تنهاس و همش ت رویاش کنارت خودش رو تصور میکنه
وقتی میبینتت حالش بد میشه و کلا استرس میگیره
ا/ت : سلام ریگولوس
ریگولوس: عه اسممو از کجا میدونیییی؟
ا/ت: پروفسور معرفیت کردن
ریگولوس: اوهوم... میدونم اینو زیاد شنیدی ولی خیلی زیبایی
حمایت ؟؟؟
وقتی خبیلی وقته از هاگوارتز فارغالتحصیل شدی و به عنوان استوره بی هاگوارتز ازت یاد میکنن و یه روز که یه جشن بود تو افتخاری میای هاگوارتز و چون گروه توعم گروه پسرا بود اول به جلسه ی اونا میری و پسرا از قبل با دیدن کارهای بزرگت و قیافت روت کراش زده بودن و وقتی میای پرفوسور اسنیپ رو بغل میکنی و پرفسور اسنیپ میگه یادته برای اون آهنگی که خوندی ۴۸ ساعت اخراج شدی؟
و ما میگیم آره و با پسرا سلام علیک مبیکنیم ری اکشنشون:
هری: وقتی بش سلام دید تعجب و دست و پاشو گم میکنه یا دست چم دست میده ک ت میخندی و بعد میفهمه باید با دست راست دست بده و با دست راستش گردنش رو میخارونه
هری: ب.ببخشید بانو ا/ت
ا/ت: راحت باش ا/ت صدام کن
هری: چ.چشم چیز ینی باشه
متیو: بخاطر حرف پروفسور میفهمه صدات چقدر قشنگه و وقتی بش سلام میکنی در جواب میگه: خاننده ای؟
ت کپ میکنی و میگی: جان؟
میتود ه.هیچی ببخشید سلام چطوری؟
ت میخندی و اونم میخنده
تئو: خیلی جنتلمن تشریف داره خودت پرات میریزه
تئو: سلام ملکه
ا/ت: بیخیال راحت باش
تئو: تنها لقبی ک شایستته همینه
ا/ت :ممنون
هر وقت میبینتت سرخ میشه ولی سریع میپوشونتش
دریکو: کلا سرخه و همش بی دلیل میخنده
از اینکه تونستی رکورد تام ریدل رو بزنی و نفر برتر شی خر ذوقه
ت رویاهاش کنارته و باهم زندگی میکنید
سعی میکنه بهترین خودش رو بت نشونه بده
ا/ت: سلام اقای؟
دریکو: دریکو .. دریکو فالفوی
ا/ت: خوشبختم آقای مالفوی
دریکو: میشه رسمی نباشید؟
ا/ت: خب.. باشه
تام: از ته دلش دوست داشت ببینمت ولی چون تبدیل ب ولدمورت شده بود از پشت درختا یواشکی نگاهت میکنه
با خودش میگه: ا/ت ..ت تنها کسی هستی ک بش نیاز دارم ... ک تو هم ب من نیاز نداری
لورنزو: وقتی بش سلام میکنی با احترام دستت رو میبوسه و دسته گلی ک از قبل آماده کرده بود رو بهت میده
ت خجالت میکشی و دسته گل رو میگیری و میگی: ممنون اقای؟
لونرزو: راحت باشید خانم .. لورنزو صدام کنید
کلا دوست داره نزدیکت باشه
ریگولوس: از وقتی باهات آشنا شد کمتر از قبل تنهاس و همش ت رویاش کنارت خودش رو تصور میکنه
وقتی میبینتت حالش بد میشه و کلا استرس میگیره
ا/ت : سلام ریگولوس
ریگولوس: عه اسممو از کجا میدونیییی؟
ا/ت: پروفسور معرفیت کردن
ریگولوس: اوهوم... میدونم اینو زیاد شنیدی ولی خیلی زیبایی
حمایت ؟؟؟
۲۴.۲k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.