🖤 بلک گرل 🖤 پارت ۲۰🩶🩶🩶🩶
🖤 بلک گرل 🖤 پارت ۲۰🩶🩶🩶🩶
اما : شوووو اینا کیننننننننننن
شو : ......... خب ......اااااااا
تاماکی : ما دوستای دوران کودکی توکا هستیم و اومدیم ببینیم چی شده دکتر حالش خوبه
دکتر : آره ولی رفته به کما احتمال اینکه زود بیدار بشه زیاده
ایمی نتونست جلوی خودشو بگیره و شروع میکنه به گریه کردن کیو هم به زور خودشو نگه داشته ولی اونم شروع میکنه هارو و تاماکی هم دارن میترکه
تاماکی رو به بقیه جوری که فقط اونا بشنون میگه
تاماکی : گوش کنید چی میگم هارو تو با من میای به پشت بیمارستان اونجا رو چک میکنیم ایمی برو به بقیه زنگ بزن و بگو چی شده کیو توهم باید جلوی بیمارستان رو چک کنی شو تو همین جا بمون اینجا امنه مفهومه
همگی : بله
( بهتون گفته بودم که توکا وقتی که میره به گنگ با همه سرد برخورد میکنه چون میخواد که اونا ازش حساب ببرن ولی وقتی که همو بیرون میبینن با همشون مهربونه میشه توکا همه شونو خیلی دوست داره اونا هم توکا رو خیلی دوست دارن و دیدن فرمانده شون توی اون وضعیت براشون خیلی سخته و راستی یادم رفت بگم که هیناتا هم اونجا داره گریه میکنه )
پرش زمانی به دو ساعت بعد
توکا : آخ سرم من کجام اینجا بیمارستانه
مایکی : توکا چان توکااااا چاااان بیدار شدی
همه با شنیدن صدای مایکی میرن داخل
اما : توکا حق چاننننن حالت خوبه حق
هینا : توکا چان حق حالت چطوره
توکا : من حالم خوبه الان خوبه خوبم 😖 ( داره دروغ میگه که اونجا بستریش نکنن الان داره میمیره از درد)
همگی : حالت خوبه خدارو شکر
که تاماکی و هارو و کیو و ایمی همراه با شو وارد میشن
شو به سرعت باد میره بغل توکا
توکا: عزیزم حالت خوب
شو : نه چانننننن خودت خوبی
توکا : اره خوبم نگاران نباشید
تاماکی میاد جلو و میگه :
تاماکی : توکا تو یه بار دیگه بری تو کوما از کوما بیدارت میکنم و اینقدر میزنمت که دوباره بری تو کوما
مایکی : تو غلت میکینی اشاره به تاماکی
توکا : مایکی داره شوخی میکنه
تاماکی : اتفاقاً جدی بودم
مایکی میخواد تاماکی رو ناز کنه که تاماکی خودش میاد مایکی رو ناز کنه
دراکن جلوشونو میگیره
دراکن : بسه تو اشاره به تاماکی. زیادی حرف میزنی
تاماکی : هاااا بیا بیا جلو ببینم چند مرده حلاجی
دراکن : بیا بیا
مایکی و توکا هم زمان : بسه بس کنید
تاماکی برمی گرده دم گوش توکا
تاماکی : بزار بزنمش
توکا : نه
تاماکی : ولی.........
توکا : این یه دستوره با حالت کیوت 😊
تاماکی : باشهه
ایمی : فرماند........
کیو یکی زد به ایمی
ایمی : اییی چته
و ایمی تازه متوجه میشه که تومان اونجاست
ایمی : اوه توکا از اینکه میبینم که خوبی خیلی خوشحالم 😁
کیو : دیگه مارو اینجوری نترسون 🫠
هارو : فرمان........
کیو : ای خاک تو سرتون
هارو : احم توکا بیشتر مواظب باش 🙃
توکا : .....
بای
اما : شوووو اینا کیننننننننننن
شو : ......... خب ......اااااااا
تاماکی : ما دوستای دوران کودکی توکا هستیم و اومدیم ببینیم چی شده دکتر حالش خوبه
دکتر : آره ولی رفته به کما احتمال اینکه زود بیدار بشه زیاده
ایمی نتونست جلوی خودشو بگیره و شروع میکنه به گریه کردن کیو هم به زور خودشو نگه داشته ولی اونم شروع میکنه هارو و تاماکی هم دارن میترکه
تاماکی رو به بقیه جوری که فقط اونا بشنون میگه
تاماکی : گوش کنید چی میگم هارو تو با من میای به پشت بیمارستان اونجا رو چک میکنیم ایمی برو به بقیه زنگ بزن و بگو چی شده کیو توهم باید جلوی بیمارستان رو چک کنی شو تو همین جا بمون اینجا امنه مفهومه
همگی : بله
( بهتون گفته بودم که توکا وقتی که میره به گنگ با همه سرد برخورد میکنه چون میخواد که اونا ازش حساب ببرن ولی وقتی که همو بیرون میبینن با همشون مهربونه میشه توکا همه شونو خیلی دوست داره اونا هم توکا رو خیلی دوست دارن و دیدن فرمانده شون توی اون وضعیت براشون خیلی سخته و راستی یادم رفت بگم که هیناتا هم اونجا داره گریه میکنه )
پرش زمانی به دو ساعت بعد
توکا : آخ سرم من کجام اینجا بیمارستانه
مایکی : توکا چان توکااااا چاااان بیدار شدی
همه با شنیدن صدای مایکی میرن داخل
اما : توکا حق چاننننن حالت خوبه حق
هینا : توکا چان حق حالت چطوره
توکا : من حالم خوبه الان خوبه خوبم 😖 ( داره دروغ میگه که اونجا بستریش نکنن الان داره میمیره از درد)
همگی : حالت خوبه خدارو شکر
که تاماکی و هارو و کیو و ایمی همراه با شو وارد میشن
شو به سرعت باد میره بغل توکا
توکا: عزیزم حالت خوب
شو : نه چانننننن خودت خوبی
توکا : اره خوبم نگاران نباشید
تاماکی میاد جلو و میگه :
تاماکی : توکا تو یه بار دیگه بری تو کوما از کوما بیدارت میکنم و اینقدر میزنمت که دوباره بری تو کوما
مایکی : تو غلت میکینی اشاره به تاماکی
توکا : مایکی داره شوخی میکنه
تاماکی : اتفاقاً جدی بودم
مایکی میخواد تاماکی رو ناز کنه که تاماکی خودش میاد مایکی رو ناز کنه
دراکن جلوشونو میگیره
دراکن : بسه تو اشاره به تاماکی. زیادی حرف میزنی
تاماکی : هاااا بیا بیا جلو ببینم چند مرده حلاجی
دراکن : بیا بیا
مایکی و توکا هم زمان : بسه بس کنید
تاماکی برمی گرده دم گوش توکا
تاماکی : بزار بزنمش
توکا : نه
تاماکی : ولی.........
توکا : این یه دستوره با حالت کیوت 😊
تاماکی : باشهه
ایمی : فرماند........
کیو یکی زد به ایمی
ایمی : اییی چته
و ایمی تازه متوجه میشه که تومان اونجاست
ایمی : اوه توکا از اینکه میبینم که خوبی خیلی خوشحالم 😁
کیو : دیگه مارو اینجوری نترسون 🫠
هارو : فرمان........
کیو : ای خاک تو سرتون
هارو : احم توکا بیشتر مواظب باش 🙃
توکا : .....
بای
۱۰.۵k
۰۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.