𝒄𝒉𝒊𝒍𝒅𝒉𝒐𝒐𝒅 𝒍𝒐𝒗𝒆⁶⁵
𝒄𝒉𝒊𝒍𝒅𝒉𝒐𝒐𝒅 𝒍𝒐𝒗𝒆⁶⁵
chapter②
(این مال پارت قبله پست نشده بود)
قبلاً برای دفاع شخصی کلاس رفته بودم و همراه با اون بهمون بخیه زدنم یاد دادن در این صورت کمی بهتر و حرفهایتر از مبتدیها بخیه میزنم موهامو کنار دادم و به چشمه خمارش دیدی زدم...
کوک: بیبی خیلی جذابی
ات: به من نگو بیبی*جدی. پوکر*
کوک: باشه دارلینگم
ات: حرفای دیشب رو یادته؟ ات صدام کن
کوک: اوهوم*لبخند*
ات: شماره اون قاچ.اقچی ب.دن رو بده
کوک: چی؟؟ میخوای میخوای...منو...*نگران*
ات: تو که فعلاً زندهای پس نمیتونم کاری که تو ذهنته را انجام بدم میخوام ازش خون بخرم
کوک: A مثبت
ات: من مثل تو نیستم میدونم
کوک: ABمثبت
ات: چی؟
کوک: گروه خونیه تو
ات:*چشم غره*
____________
یه کامنتمون نشه؟؟
chapter②
(این مال پارت قبله پست نشده بود)
قبلاً برای دفاع شخصی کلاس رفته بودم و همراه با اون بهمون بخیه زدنم یاد دادن در این صورت کمی بهتر و حرفهایتر از مبتدیها بخیه میزنم موهامو کنار دادم و به چشمه خمارش دیدی زدم...
کوک: بیبی خیلی جذابی
ات: به من نگو بیبی*جدی. پوکر*
کوک: باشه دارلینگم
ات: حرفای دیشب رو یادته؟ ات صدام کن
کوک: اوهوم*لبخند*
ات: شماره اون قاچ.اقچی ب.دن رو بده
کوک: چی؟؟ میخوای میخوای...منو...*نگران*
ات: تو که فعلاً زندهای پس نمیتونم کاری که تو ذهنته را انجام بدم میخوام ازش خون بخرم
کوک: A مثبت
ات: من مثل تو نیستم میدونم
کوک: ABمثبت
ات: چی؟
کوک: گروه خونیه تو
ات:*چشم غره*
____________
یه کامنتمون نشه؟؟
۲۰.۵k
۲۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.