عشق اشتباه38
رفتم یکم ساز تمرین کردم
بعد از یه مدت کوک اومد و کوک اماده شد و راه افتادیم
ده دیقه دیز کردیم اما اشکال نداره وقتی رسیدیم اونجا از در دود و بوی الکل میومد وقتی رفتیم تو خیلی وضع خراب بود همه دخترا اویزون پسرا بودن همه مست بودن
من و کوک اول رفتیم که کوک به دوستاش سلام کنه
بعد از یه مدت رفتیم و یه گوشه نشستیم
بعد از یه مدت کوک مجبور شد برای یه کاری بره و منو تنها بذاره
وقتی نشسته بودم یه پسری اومد سمتم
(اسمشو میذاریم کارن💔)
کا : امم سلام ببخشید شما همسر جئون جونگ کوک هستید
ات : بله چطور
کا : خیلیییییی خوشبختم(با لبخند)
من دوست جونگ کوکم خب میتونم بشینم
ات : اوهوم
که کارن یهو دقیقا کنار ات نشست
و ات خودشو اونور تر کشید
ات : اممم ببخشید میشه یکم فاصله
کا : میترسی کوک ببینه
کوک کارش طول میکشه نیم ساعت چهل دیقه نیست
ات : نه کوک ببینه یا نبینه مهم نیست یکم فقط میشه اونور تر بشینید
کا : باشه
و یکم فاصله میگیره
کا : خب داشتم میگفتم کوک دیر میاد
و ماعم کاری نداریم بنظرم بهترین کار اینه بریم تو اتاق
نظرته؟
ات : معلومه که نه
ت.. تو مگه دوستش نیستی
کا : دوستش که هستم
این فقط یه پیشنهاد بود
که بهتره قبول کنی
ات : اگه نکنم چی
کا : سوال خوبیه
به زور میبرمت
ات بلند میشه که بره یجای دیگه که کارن بلندش میکنه و اونو میبره تو یکی از اتاق ها
اگر دوست داشتین حمایت کنید اگرم نداشتید خب نکنید
ببخشید کم بود و بد بود من یکم رو مود خوبی نیستم و یکم حالم خوب نیست کلا ولی در هر صورت ببخشید🙂
بعد از یه مدت کوک اومد و کوک اماده شد و راه افتادیم
ده دیقه دیز کردیم اما اشکال نداره وقتی رسیدیم اونجا از در دود و بوی الکل میومد وقتی رفتیم تو خیلی وضع خراب بود همه دخترا اویزون پسرا بودن همه مست بودن
من و کوک اول رفتیم که کوک به دوستاش سلام کنه
بعد از یه مدت رفتیم و یه گوشه نشستیم
بعد از یه مدت کوک مجبور شد برای یه کاری بره و منو تنها بذاره
وقتی نشسته بودم یه پسری اومد سمتم
(اسمشو میذاریم کارن💔)
کا : امم سلام ببخشید شما همسر جئون جونگ کوک هستید
ات : بله چطور
کا : خیلیییییی خوشبختم(با لبخند)
من دوست جونگ کوکم خب میتونم بشینم
ات : اوهوم
که کارن یهو دقیقا کنار ات نشست
و ات خودشو اونور تر کشید
ات : اممم ببخشید میشه یکم فاصله
کا : میترسی کوک ببینه
کوک کارش طول میکشه نیم ساعت چهل دیقه نیست
ات : نه کوک ببینه یا نبینه مهم نیست یکم فقط میشه اونور تر بشینید
کا : باشه
و یکم فاصله میگیره
کا : خب داشتم میگفتم کوک دیر میاد
و ماعم کاری نداریم بنظرم بهترین کار اینه بریم تو اتاق
نظرته؟
ات : معلومه که نه
ت.. تو مگه دوستش نیستی
کا : دوستش که هستم
این فقط یه پیشنهاد بود
که بهتره قبول کنی
ات : اگه نکنم چی
کا : سوال خوبیه
به زور میبرمت
ات بلند میشه که بره یجای دیگه که کارن بلندش میکنه و اونو میبره تو یکی از اتاق ها
اگر دوست داشتین حمایت کنید اگرم نداشتید خب نکنید
ببخشید کم بود و بد بود من یکم رو مود خوبی نیستم و یکم حالم خوب نیست کلا ولی در هر صورت ببخشید🙂
۵.۶k
۰۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.