وانشات باجی سممممم ۱
*زمان تشکیل گنگ*
روبی شومایید
باجی:روبی....روبی.....رووووووبییییی......خدا یه خواهر کر بهمون داده....روووووووبیییییی....
روبی:یااااا باجییییی هفتم جنگههه=_=
باجی:مرز پاداصگ هی دارم صدات میزنم بیدار نمیشی×_×
روبی:حالا چرا ساعت ۷ صب
باجی:بیا موهاتو شونه کنم با دوستام کار دارم
روبی:باوشه
*بیرون تو پارک......*
باجی:روبی بیا پاستیل و دوریاکی کوفت کن
روبی:وای دوریاکی گبلمم*_*
روبی داره دوریاکی کوفت میکنه که یه سدی افراد از گنگ......اومدن سمت روبی
اول:جوووون چه بدنی
سومی:بیاید اذیتش کنیم
روبی خواب بود که دومی زد پاستیل روبی رو ریخت و روبی گفت
روبی:هوویی مادر......پدر کیساکی........مادر......خارت......به پاستیل من دست زدیییییی -_-
*سمت باجی اینا*
میت:هی باجی این فحشا چیه؟
پاه:عههه خواهر باجی رو
باجی:هق...هق....خواهرم درسش رو یاد گرفت
مایکی:هی دارن روبی رو اذیت می کنن
باجی:یا دوریاکی هشتم!_!
*طرف روبی*
تو دهن رئیسشون زدم
دومی رو با پا رفتم تو دهنش
سومی رو زدم اونجایی که نباید میزدم
دیدم باجی اینجا دارن با قیافه ودف منو نیگا موگولند
گفتم:,چیه چشتون به ناموس مردم خورده کراش زدید هااااا 💀🔪💢
مایکی:روو چااان*_*
روبی:رووووو×______×
دراکن:لطفا جرش نده عادت کن"_"
مایکی:تو عضوی از تومانی رو چان
کازو:اما اون دختره و من دوست ندارم که بخ خواهر باجی آسیب برسه
باجی:نه بابا این سگ جونه
کازو:باش
مایکی:رووو چااان فردا منتظرتم تو مدرسه
روبی:بش
همگی:باااااای
*فردا صوب*
روبی باجی:هاااااام
روبی:صب بخیر نی سان
باجی:امممم صب بخیر
ساعتو دیدن بلههه ساعت ۷:۳۰ بود
بدو آماده شدن رفتن مدرسه
دراکن میت پاه مایکی کازو باجی روبی همو دیون
*مایکی زنگ دوم*
بچه ها ۱...۲...۳ حملههههه
فهمیدم چیه منم دویدم و سوار موتور داداش شدم
گفتم:نظر به ساحل هن
همه چز مایکی و کازو:یسسسسس
مایکی:نهههه میخوای مارو ببینی
کازوتورا:درضمن من هنوز بچم که ل.خت.ی دخت. رو ببینم
روبی:*قرمز در حد آلبالو*زهرررر ماررر
تو ساحل
دیدی باجی نی
چند دقیقه بعد باجی کبود و مایکی خوش حال اومدن پریدی رو کله ی مایکی گفتی:
کیسااااامااااااا با داداشم چیکاااار کردیییییییی
و کله ی مبارک مایکی را گاز گرفتی
که گفت:
بابا من نکردم عهه
*رفت لباسش رو عوض کرد و اومد*
روبی:همگیییی جم شیییین خطیییییی
همه خطی شدن توهم داشتی برانداز می کردی
گفتی سیکس پک مایکی و باجی خوبه
مایکی:*قیرمز*
باجی:خواهر خودمه دیگه
پارت بعد ۵ لایک
روبی شومایید
باجی:روبی....روبی.....رووووووبییییی......خدا یه خواهر کر بهمون داده....روووووووبیییییی....
روبی:یااااا باجییییی هفتم جنگههه=_=
باجی:مرز پاداصگ هی دارم صدات میزنم بیدار نمیشی×_×
روبی:حالا چرا ساعت ۷ صب
باجی:بیا موهاتو شونه کنم با دوستام کار دارم
روبی:باوشه
*بیرون تو پارک......*
باجی:روبی بیا پاستیل و دوریاکی کوفت کن
روبی:وای دوریاکی گبلمم*_*
روبی داره دوریاکی کوفت میکنه که یه سدی افراد از گنگ......اومدن سمت روبی
اول:جوووون چه بدنی
سومی:بیاید اذیتش کنیم
روبی خواب بود که دومی زد پاستیل روبی رو ریخت و روبی گفت
روبی:هوویی مادر......پدر کیساکی........مادر......خارت......به پاستیل من دست زدیییییی -_-
*سمت باجی اینا*
میت:هی باجی این فحشا چیه؟
پاه:عههه خواهر باجی رو
باجی:هق...هق....خواهرم درسش رو یاد گرفت
مایکی:هی دارن روبی رو اذیت می کنن
باجی:یا دوریاکی هشتم!_!
*طرف روبی*
تو دهن رئیسشون زدم
دومی رو با پا رفتم تو دهنش
سومی رو زدم اونجایی که نباید میزدم
دیدم باجی اینجا دارن با قیافه ودف منو نیگا موگولند
گفتم:,چیه چشتون به ناموس مردم خورده کراش زدید هااااا 💀🔪💢
مایکی:روو چااان*_*
روبی:رووووو×______×
دراکن:لطفا جرش نده عادت کن"_"
مایکی:تو عضوی از تومانی رو چان
کازو:اما اون دختره و من دوست ندارم که بخ خواهر باجی آسیب برسه
باجی:نه بابا این سگ جونه
کازو:باش
مایکی:رووو چااان فردا منتظرتم تو مدرسه
روبی:بش
همگی:باااااای
*فردا صوب*
روبی باجی:هاااااام
روبی:صب بخیر نی سان
باجی:امممم صب بخیر
ساعتو دیدن بلههه ساعت ۷:۳۰ بود
بدو آماده شدن رفتن مدرسه
دراکن میت پاه مایکی کازو باجی روبی همو دیون
*مایکی زنگ دوم*
بچه ها ۱...۲...۳ حملههههه
فهمیدم چیه منم دویدم و سوار موتور داداش شدم
گفتم:نظر به ساحل هن
همه چز مایکی و کازو:یسسسسس
مایکی:نهههه میخوای مارو ببینی
کازوتورا:درضمن من هنوز بچم که ل.خت.ی دخت. رو ببینم
روبی:*قرمز در حد آلبالو*زهرررر ماررر
تو ساحل
دیدی باجی نی
چند دقیقه بعد باجی کبود و مایکی خوش حال اومدن پریدی رو کله ی مایکی گفتی:
کیسااااامااااااا با داداشم چیکاااار کردیییییییی
و کله ی مبارک مایکی را گاز گرفتی
که گفت:
بابا من نکردم عهه
*رفت لباسش رو عوض کرد و اومد*
روبی:همگیییی جم شیییین خطیییییی
همه خطی شدن توهم داشتی برانداز می کردی
گفتی سیکس پک مایکی و باجی خوبه
مایکی:*قیرمز*
باجی:خواهر خودمه دیگه
پارت بعد ۵ لایک
۱.۸k
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.