گل قرمز.قسمت 7
گل قرمز.قسمت 7
با اینکه هنوز لایکا نرسیده ولی گذاشتم پارت جدیدو
ویو کوک:
داشتیم با سوا میرفتیم که گفتم:سوا، از تصمیمی ک گرفتی پشیمون نمیشی؟
_نه
=مطمئنی؟
_اره، یعنی نمیتونم به عشقم اعتماد کنم ؟
=چرا چاگی جونم
بعدش دستشو محکم گرفتم و باهم رفتیم خونم
پرش زمانی به خونه ی کوک
ویو سوا
رسیدیم به خونه و رو تخت دراز کشیدم و گفتم
_کوک، بهت اعتماد میکنم، از اعتماد سو استفاده نکنیا
=هرگز کیوتم
_راستی نظرت چیه بریم خونه ی من؟ یعنی عمارت من؟
=اوکی
_ فردا بریم؟
=اوووم. اره ولی نه
_یعنی چی(خنده)
=اخه بابات
_ اون که حل شد
=اوکی
پرش به روز بعد
ویو ات:
با کوک وسایلمونو جمع کردیم و رفتیم به عمارت من. وقای واردش شد دهنش باز موند
=سوا بابات همچین جایی رو داده دستت بعد تازه میخاد از ارث محرومت کنه؟؟
_اره(خنده)
توی راه کمی پیتزا خریدیم و نشسته بودیم که بخوریم.منم گفتم:کوک، نظرت چیه با دوستامون بریم بیرون؟
=اوکی، بریم
با اینکه هنوز لایکا نرسیده ولی گذاشتم پارت جدیدو
ویو کوک:
داشتیم با سوا میرفتیم که گفتم:سوا، از تصمیمی ک گرفتی پشیمون نمیشی؟
_نه
=مطمئنی؟
_اره، یعنی نمیتونم به عشقم اعتماد کنم ؟
=چرا چاگی جونم
بعدش دستشو محکم گرفتم و باهم رفتیم خونم
پرش زمانی به خونه ی کوک
ویو سوا
رسیدیم به خونه و رو تخت دراز کشیدم و گفتم
_کوک، بهت اعتماد میکنم، از اعتماد سو استفاده نکنیا
=هرگز کیوتم
_راستی نظرت چیه بریم خونه ی من؟ یعنی عمارت من؟
=اوکی
_ فردا بریم؟
=اوووم. اره ولی نه
_یعنی چی(خنده)
=اخه بابات
_ اون که حل شد
=اوکی
پرش به روز بعد
ویو ات:
با کوک وسایلمونو جمع کردیم و رفتیم به عمارت من. وقای واردش شد دهنش باز موند
=سوا بابات همچین جایی رو داده دستت بعد تازه میخاد از ارث محرومت کنه؟؟
_اره(خنده)
توی راه کمی پیتزا خریدیم و نشسته بودیم که بخوریم.منم گفتم:کوک، نظرت چیه با دوستامون بریم بیرون؟
=اوکی، بریم
۱.۶k
۰۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.