برادر ناتنی ✨️
برادر ناتنی ✨️
P10
ویو ا.ت
چند ماه از فوت مادرم گذشته ....🥲🙂
بعد اون خیلی تنها شدم ولی آقای کیم و تهیونگ
خیلی با من خوبن و هر کاری
میکنن ..
تا من احساس بدی نداشته باشم 🥲
بعد از اون اتفاق آقای کیم من رو برد پیش خودش و من توی خونه ی اون زندگی میکنم.
اون مرد بسیار مهربونیه
وقتی پیش آقای کیمم یاد پدرم میوفتم
بعد فوت مادرم یکمی با تهیونگ سرد شدم ....
ولی خیلی دوسش دارم اما از طرفی دست خودم نیس.. بعد مرگ مادرم انگار نیمی از احساساتم رو از دست دادم🙃
تق تق ( مثلا صدای در زدن )
_بیا تو
+آه سلام ا.ت
_ سلام ته ، کاری داشتی ؟
+اوم، ن.. نه فقط اومدم ببینم چیزی نیاز داری یا نه .
+راستش ...
_چیشده ؟!
+میخواستم بگم هنوزم منو د... دوست..داری یا نه ؟
+ا.ت من تو رو خیلی دوست دارم ولی چند ماهیه با من سرد شدی ..
البته خیلی خوب درکت میکنم میدونم دست خودت نیس و خودتم ناراحتی .
_ مرسی ته که درکم میکنی .. من خیلی دوست دارم ولی خودت میدونی که وضعیتم زیاد خوب نیس .( بغلش کرد )
+ (تهیونگ بغلش کرد و بوسه ای به پیشونیش زد )
+ا.ت میشه زود خوب شی؟
_واقعا بهت نیاز دارم .. منم حالم خوب نیس.
+باشه ته کوچولو 🙂✨️
# بچه ها بیاین شام بخورین
ا.ت و ته : اومدیم
فلش بک به بعد شام
_مرسی عمو کیم خیلی خوشمزه بود با اجازتون من میرم توی اتاقم .
# برو دخترم .. برو استراحت کن
_ بابا مرسی خیلی خوش مزه بود منم میرم دیگه
# برو پسرم
ویو ا.ت داشتم میرفتم توی اتاقم که یهو .....
خودم تحمل نداشتم تا شرط ها رو برسونید 😂😂
در خماری بمونید 😌✨️
P10
ویو ا.ت
چند ماه از فوت مادرم گذشته ....🥲🙂
بعد اون خیلی تنها شدم ولی آقای کیم و تهیونگ
خیلی با من خوبن و هر کاری
میکنن ..
تا من احساس بدی نداشته باشم 🥲
بعد از اون اتفاق آقای کیم من رو برد پیش خودش و من توی خونه ی اون زندگی میکنم.
اون مرد بسیار مهربونیه
وقتی پیش آقای کیمم یاد پدرم میوفتم
بعد فوت مادرم یکمی با تهیونگ سرد شدم ....
ولی خیلی دوسش دارم اما از طرفی دست خودم نیس.. بعد مرگ مادرم انگار نیمی از احساساتم رو از دست دادم🙃
تق تق ( مثلا صدای در زدن )
_بیا تو
+آه سلام ا.ت
_ سلام ته ، کاری داشتی ؟
+اوم، ن.. نه فقط اومدم ببینم چیزی نیاز داری یا نه .
+راستش ...
_چیشده ؟!
+میخواستم بگم هنوزم منو د... دوست..داری یا نه ؟
+ا.ت من تو رو خیلی دوست دارم ولی چند ماهیه با من سرد شدی ..
البته خیلی خوب درکت میکنم میدونم دست خودت نیس و خودتم ناراحتی .
_ مرسی ته که درکم میکنی .. من خیلی دوست دارم ولی خودت میدونی که وضعیتم زیاد خوب نیس .( بغلش کرد )
+ (تهیونگ بغلش کرد و بوسه ای به پیشونیش زد )
+ا.ت میشه زود خوب شی؟
_واقعا بهت نیاز دارم .. منم حالم خوب نیس.
+باشه ته کوچولو 🙂✨️
# بچه ها بیاین شام بخورین
ا.ت و ته : اومدیم
فلش بک به بعد شام
_مرسی عمو کیم خیلی خوشمزه بود با اجازتون من میرم توی اتاقم .
# برو دخترم .. برو استراحت کن
_ بابا مرسی خیلی خوش مزه بود منم میرم دیگه
# برو پسرم
ویو ا.ت داشتم میرفتم توی اتاقم که یهو .....
خودم تحمل نداشتم تا شرط ها رو برسونید 😂😂
در خماری بمونید 😌✨️
۶.۹k
۰۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.