عشق سخت گیر من پارت3

کوکی از گردنش بوس کرد و دستای ات رو گرفت
-:من دیروز خیلی مست بودم فرشته ی من ازت عذر میخوام

توی ذهنش:
من با دختر های زیادی رابطه داشتم و همشون رو صبح بعد از خونه مینداختم بیرون ولی این اولین باری بود که از یه دختری عذر خواهی میکنم میخوام دوسم داشته باشه .

+:شروع کرد با شدت گریه کردن
-:بغلش کردم و گفتم فرشته ی من گریه نکن
+:میخوام برم میخوام فقط از اینجا برمممم
-:دست ات رو گرفتم به خودم کشیدم و ات روی پاهام افتاد
هر دومون کامل لخ*ت بودیم
-:تو دیگه واسه منی کوچولو
+:منظورت چیهه؟
-:یعنی اینکه تو دیروز واسه من شدی
+:از تخت پاشدم یادم رفته بود ل*ختم یهو به خودم نگاه کرد و یه جیغ خیلی بلند کشیدم
-:گوشام کر شد ولی من دوباره میخوام مذت رو بچشم بیب
+:دیگه تو خواب ببینی(با گریه)
-:دیگه دارم عصبی میشم گریه نکن (با داد)
+:بغضم گرفت
-:بیب بغض نکن خوشگلم
+:برو بیرون میخوام لباس بپوشم
-:من که همجات رو دیدم چرا قایم میکنی
+:لپاش سرخ شد بدو بیرون لطفا
-:اگه بگی برو بیرون عشقم و بوسم کنی میرم
+:پوف باشه برو بیرون عشقم(پوکر فیس)
-:بوس
+:اه از کجا ؟
-:لب
+:بلههههههه؟
-:چرا تعجب میکنی من دیروز هزار بار بوسیدمت (نیش خند)
+:از دیروز حرف نزن رفت نزدبک و از لبش بوسید
-:از گردنش گاز گرفتن
-:بیب منم لختم چجوری برم بیرون ؟
+:صورتم رو اوت طرف میکنم تو برو اون یکی اتاق
-:اگر خدمت کار ها منو اینجوری ببینن حسودی نمیکنی؟
+:غلط می یعنی خو خو به من چه ( با خجالت )
-از لبش بوس کردم و رفتم بیرون
+:سرمو اون طرف کردم ولی یهو اشتباهی.......



اینم از پارت سوم چون زیاد نوشتم 7 لایک برای پارت بعدی💖💖💖💖