p50
+نزدیک نشو بهم...ولم کن...بزار برم...
با یه دستش یه طرف باسنمو فشار داد...
_...پس نیازامو چجوری برطرف کنم؟...
+برو پیش همون...دختره...نيلو! با اون برطرف کن...
_ولی اون اندام تورو نداره....چهره و اخلاقتو نداره...عاشقمه...ولی من عاشقش نیستم....
+.....آهه نکن...چیه...داره میترکه؟...از شدت مستی(پوزخند)...
روی تخت نشست...
_...نمیترکه!...به این راحتی راست نمیکنم...!
+....تو حال خودت نیستی..
رد شدم برم که پاهام بهم گیر کردن و افتادم روش..
+.....
ری اکشنی نشون نداد...تا اینکه یکم جابه جا شدم روی پاهاش...
+....هوفف...
_...کار خودتو کردی...
+...گفتی سخت راست میکنی!..
_واسه تو راحت بود....پاشو برو...قول نمیدم دختر از این اتاق بری بیرون...
از روی پاهاش پا شدم که تو یه حرکت پرتم کرد رو تخت...
+دیوونه شدی؟؟چته ولم کن!
_..نمیتونم...پسرم احساس درد داره...
+تو همونی هستی که میگفتی پسرم احساس نمیکنه...
_....
+جونگوک خواهش میکنم بزار من برم...
پاشد و ملافه رو کشید رو تختش...
_من شوهرتم و تو هم زنمی...
+تو الان داری میوفتی!
(تجاوز سخت>)
(جی کی)
صبح با سردرد شدیدی چشمامو باز کردم...
و شقیقمو فشار دادم...
بلند شدم و دیدم هیچی تنم نیست...
خدا نکنه....وای...
تا اینکه دیدم ات پیشمه...اوه...چیکار کردیم دیشب...
ملافه رو کشیدم ک دیدم روی بدنش و سینه هاش کبودی های ریز و درشت...پر بود..
که چشماشو باز کرد...
_ات؟....
اونم با این یاد آوری چشماش پر از اشک شد...
+...خفه شو عوضی...(گریه)
_ما کاری کردیم؟..
+....
_وای.....ات؟...
ات)
باورم نمیشد...دیشب به وحشیانه ترین شکل به فاک رفتم...
دستشو روی بازوم گذاشت...
_ات...من متوجه نبودم..پاشو ببینم...
+گمشو فقط...
به بازوهاش که دقت کردم جای چنگ بود...
من این چنگارو انداختم..؟..
_تو الان نمیتونی تکون بخوری...تا وقتی خوب بشی باید به حرفم گوش بدی...چون خودم مقصرم...
+...
دستمو از پشت گرفت و روشو بوسید...
ملافه رو دورم پیچید....
و رفت جلوی حموم....
+نمیتونم رو پاهام وایسم....
_خودم میبرمت...
+نه نه...ولش کن...
_نه...خودممیبرمت..
+نهه...لباس زیرامو بده پس...
برو داخل وان میدم بهت...
+نخیر...باید بدی همین الان...
_بخدا میدم...کدون کشوعه؟...
+خودت نمیخوای شورتتو بپوشی؟..
_نه من راحتم...
+...پررو...
_بیا بگیر....
لباسامو داد ولی نمیتونستم بپوشم....
_بابا ول کن...من که دیدم...احتیاجی به پوشیدن نیست!
با یه دستش یه طرف باسنمو فشار داد...
_...پس نیازامو چجوری برطرف کنم؟...
+برو پیش همون...دختره...نيلو! با اون برطرف کن...
_ولی اون اندام تورو نداره....چهره و اخلاقتو نداره...عاشقمه...ولی من عاشقش نیستم....
+.....آهه نکن...چیه...داره میترکه؟...از شدت مستی(پوزخند)...
روی تخت نشست...
_...نمیترکه!...به این راحتی راست نمیکنم...!
+....تو حال خودت نیستی..
رد شدم برم که پاهام بهم گیر کردن و افتادم روش..
+.....
ری اکشنی نشون نداد...تا اینکه یکم جابه جا شدم روی پاهاش...
+....هوفف...
_...کار خودتو کردی...
+...گفتی سخت راست میکنی!..
_واسه تو راحت بود....پاشو برو...قول نمیدم دختر از این اتاق بری بیرون...
از روی پاهاش پا شدم که تو یه حرکت پرتم کرد رو تخت...
+دیوونه شدی؟؟چته ولم کن!
_..نمیتونم...پسرم احساس درد داره...
+تو همونی هستی که میگفتی پسرم احساس نمیکنه...
_....
+جونگوک خواهش میکنم بزار من برم...
پاشد و ملافه رو کشید رو تختش...
_من شوهرتم و تو هم زنمی...
+تو الان داری میوفتی!
(تجاوز سخت>)
(جی کی)
صبح با سردرد شدیدی چشمامو باز کردم...
و شقیقمو فشار دادم...
بلند شدم و دیدم هیچی تنم نیست...
خدا نکنه....وای...
تا اینکه دیدم ات پیشمه...اوه...چیکار کردیم دیشب...
ملافه رو کشیدم ک دیدم روی بدنش و سینه هاش کبودی های ریز و درشت...پر بود..
که چشماشو باز کرد...
_ات؟....
اونم با این یاد آوری چشماش پر از اشک شد...
+...خفه شو عوضی...(گریه)
_ما کاری کردیم؟..
+....
_وای.....ات؟...
ات)
باورم نمیشد...دیشب به وحشیانه ترین شکل به فاک رفتم...
دستشو روی بازوم گذاشت...
_ات...من متوجه نبودم..پاشو ببینم...
+گمشو فقط...
به بازوهاش که دقت کردم جای چنگ بود...
من این چنگارو انداختم..؟..
_تو الان نمیتونی تکون بخوری...تا وقتی خوب بشی باید به حرفم گوش بدی...چون خودم مقصرم...
+...
دستمو از پشت گرفت و روشو بوسید...
ملافه رو دورم پیچید....
و رفت جلوی حموم....
+نمیتونم رو پاهام وایسم....
_خودم میبرمت...
+نه نه...ولش کن...
_نه...خودممیبرمت..
+نهه...لباس زیرامو بده پس...
برو داخل وان میدم بهت...
+نخیر...باید بدی همین الان...
_بخدا میدم...کدون کشوعه؟...
+خودت نمیخوای شورتتو بپوشی؟..
_نه من راحتم...
+...پررو...
_بیا بگیر....
لباسامو داد ولی نمیتونستم بپوشم....
_بابا ول کن...من که دیدم...احتیاجی به پوشیدن نیست!
۱۹.۰k
۲۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.