🕷پارت بیستم عشق تلخ🥀
🕷پارت بیستم عشق تلخ🥀
🐲گفتم اینجا چه خبرهه؟؟
🐱هی....
🐲اوه،ببین کی اینجاس شوگا کوچولو!
🐱درست حرف بزن،پدر من رو انداختی زندان،تهیونگ رو گم و گورش کردی ، جین رو شستشوی مغزیش دادی،با من چکار میکنی؟؟؟؟
🐥بابا صبر کن!!!
🐨من....امممم....ببینید یه اشتباهی پیش اومده!
🐹منم بوقم،چه خبرههههه؟؟؟
🐥یه لحظه ساکت....
🐲تو گمشو،اول اینکه از تهیونگ خبری ندارم!دوم اینکه یکم بیشترش تو مقصری!و سوم اینکه جین راحت هه پیش من!مگه نه؟
🐹......
🐨جین؟
🐥جین حالت خوبه؟؟
🐱اوه فکر کنم الان از مرز دیوونگی رد کنه!!
🐲هویییی چرا سرخ شدی؟؟
🐹گمشییییننننننن بیرررووووننننننننن(صورت سفید جین به سرخ رفته بود و با داد پرتشون کرد بیرون)
🐲این چش بود؟
🐱خب،الان من چکار کنم؟
🐥بابا من قضیه رو فهمیدم!!
🐲کدوم قضیه؟؟
🐱که رزی رو افسرده کردی و وقتی رزی عاشق جیهوپ شد تهدیدش کردی!
🐲تو از کی فهمیدی؟
🐥م..ن خب...صحبت هات رو با..جیهوپ...شنیدم:"(
🐲مگه نگفتم بری بیرون؟؟؟؟می تونم راحت بکشمتون!
🐹تو چه غلنی کردی؟؟؟؟تو پدرم رو بردی زندان!!!تو رفتی مادر منم تهدید کردی!!!!!خودم میکشمت!!!!!!!!
🐥جین مراقب باش!
🐨جین آروم باش
(نامجون خواست جین رو اروم کنه که لبش به لب جین خورد و هر دو روی هم افتادن،شوگا و جیمین هم داشتن اون صحنه رو فقط نگاه میکردن و پدرشون هم از این موقعیت سوءاستفاده کرد و فرار کرد)
🐯الان که گوشیم پیشم هست بگذار زنگ شوگا بزنم!
<مکالمه شوگا و ته>
🐱الو؟
🐯اوه،سلام شوگا..
🐱شما؟؟
🐯منم تهیونگ!!
🐱کدوم قبرستونی بودی؟(با داد)
🐯ببخشید الان پیش کوک هستم!
🐱کاریت که نکرده؟
🐯نه،چطوری؟
🐱مراقب خودت باش فعلا که دو سر من و جیمین و جین و نامجون شلوغ هه!
🐯چیییی!دُرست حرف بزن!
🐥مراقب خودت باش تهیونگ راستی جیمینم!
🐯چیشد؟؟
<پایان مکالمه>
🐰د..ونگی....تو بهم...دروغ گفتی!(با بغض و گریه)
🐯تو کی اومدی؟
🐰تهیونگگگگگ می کشمتتتتتت
🐯صبر کن،یه لحظه!!
🐰خفه شو باید بلایی سرت بیارم که بفهمی به کی دروغ گفتی!!(با داد و عصبانیت)
🐯ببین من ...مجبور...بودممم! آروم باش!!
🐰بیا دنبالم!!!
🐯نهههههه!!!ولمممم کننننن!
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
🐲گفتم اینجا چه خبرهه؟؟
🐱هی....
🐲اوه،ببین کی اینجاس شوگا کوچولو!
🐱درست حرف بزن،پدر من رو انداختی زندان،تهیونگ رو گم و گورش کردی ، جین رو شستشوی مغزیش دادی،با من چکار میکنی؟؟؟؟
🐥بابا صبر کن!!!
🐨من....امممم....ببینید یه اشتباهی پیش اومده!
🐹منم بوقم،چه خبرههههه؟؟؟
🐥یه لحظه ساکت....
🐲تو گمشو،اول اینکه از تهیونگ خبری ندارم!دوم اینکه یکم بیشترش تو مقصری!و سوم اینکه جین راحت هه پیش من!مگه نه؟
🐹......
🐨جین؟
🐥جین حالت خوبه؟؟
🐱اوه فکر کنم الان از مرز دیوونگی رد کنه!!
🐲هویییی چرا سرخ شدی؟؟
🐹گمشییییننننننن بیرررووووننننننننن(صورت سفید جین به سرخ رفته بود و با داد پرتشون کرد بیرون)
🐲این چش بود؟
🐱خب،الان من چکار کنم؟
🐥بابا من قضیه رو فهمیدم!!
🐲کدوم قضیه؟؟
🐱که رزی رو افسرده کردی و وقتی رزی عاشق جیهوپ شد تهدیدش کردی!
🐲تو از کی فهمیدی؟
🐥م..ن خب...صحبت هات رو با..جیهوپ...شنیدم:"(
🐲مگه نگفتم بری بیرون؟؟؟؟می تونم راحت بکشمتون!
🐹تو چه غلنی کردی؟؟؟؟تو پدرم رو بردی زندان!!!تو رفتی مادر منم تهدید کردی!!!!!خودم میکشمت!!!!!!!!
🐥جین مراقب باش!
🐨جین آروم باش
(نامجون خواست جین رو اروم کنه که لبش به لب جین خورد و هر دو روی هم افتادن،شوگا و جیمین هم داشتن اون صحنه رو فقط نگاه میکردن و پدرشون هم از این موقعیت سوءاستفاده کرد و فرار کرد)
🐯الان که گوشیم پیشم هست بگذار زنگ شوگا بزنم!
<مکالمه شوگا و ته>
🐱الو؟
🐯اوه،سلام شوگا..
🐱شما؟؟
🐯منم تهیونگ!!
🐱کدوم قبرستونی بودی؟(با داد)
🐯ببخشید الان پیش کوک هستم!
🐱کاریت که نکرده؟
🐯نه،چطوری؟
🐱مراقب خودت باش فعلا که دو سر من و جیمین و جین و نامجون شلوغ هه!
🐯چیییی!دُرست حرف بزن!
🐥مراقب خودت باش تهیونگ راستی جیمینم!
🐯چیشد؟؟
<پایان مکالمه>
🐰د..ونگی....تو بهم...دروغ گفتی!(با بغض و گریه)
🐯تو کی اومدی؟
🐰تهیونگگگگگ می کشمتتتتتت
🐯صبر کن،یه لحظه!!
🐰خفه شو باید بلایی سرت بیارم که بفهمی به کی دروغ گفتی!!(با داد و عصبانیت)
🐯ببین من ...مجبور...بودممم! آروم باش!!
🐰بیا دنبالم!!!
🐯نهههههه!!!ولمممم کننننن!
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
۱۴.۸k
۲۴ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.