ایـن زمـانه ی دوسـتت دارم نیســت...
ایـن زمـانه ی دوسـتت دارم نیســت...
زمـانهی تا ٣ صبـح آنلايـن بـودن و دلـت هـزار راه رفتـن كه با كـدام گـور به گـور شـده اى حـرف ميـزند، زمانـه ی عـاشق شـدن نيسـت.
زمـانهی استـوری پشـت استـوری گـذاشتن و حـرف دلـت را زدن و اينـكه طـرف آنور گوشـی در شيـشوبـش ايـن بمـاند كه با مـن اسـت يا نـه، زمـانه عـاشق شـدن نيـست.
زمـانهی پيـام دادن و صـدبار اديـت كـردن و آخـر سـر پـاک كـردنش، زمـانه عاشـق شـدن نيـست.
زمـانهی حـرف دلـت را با آهنـگ زدن و آخـرش هـم طـرف با خـودش بگـويد، بـراى همـه ميفرسـتد، فقـط مـن كه نيسـتم، زمـانهی عـاشق شـدن نيسـت.
كـــاش در زمـان چـــادر گـلدار دوسـتت داشـتم، مـثلاً تـو از سـر كوچـه بيايـى و مـن هـزار تا پلاسـكو در دلـم آتـش بگيـرد و بـريزد و به روی خـودم هـم نيـاورم كه «چـقدر دوسـتت دارم» زيـر آوار مـانده.
زمـانهی كـاسهی آش نـذری دم در خـانه بـردن و منتـظر كـاسهی خالـی مـاندن، زمـانهی عـاشق شـدن اسـت،
نه حالا كه حـرف دلـت را به هـزار طـريق بزنـی و تهـش هـم «لبخنـ😊ــد» بزنـی كه ابهـت قضـيه بـريزد...
زمـانهی تا ٣ صبـح آنلايـن بـودن و دلـت هـزار راه رفتـن كه با كـدام گـور به گـور شـده اى حـرف ميـزند، زمانـه ی عـاشق شـدن نيسـت.
زمـانهی استـوری پشـت استـوری گـذاشتن و حـرف دلـت را زدن و اينـكه طـرف آنور گوشـی در شيـشوبـش ايـن بمـاند كه با مـن اسـت يا نـه، زمـانه عـاشق شـدن نيـست.
زمـانهی پيـام دادن و صـدبار اديـت كـردن و آخـر سـر پـاک كـردنش، زمـانه عاشـق شـدن نيـست.
زمـانهی حـرف دلـت را با آهنـگ زدن و آخـرش هـم طـرف با خـودش بگـويد، بـراى همـه ميفرسـتد، فقـط مـن كه نيسـتم، زمـانهی عـاشق شـدن نيسـت.
كـــاش در زمـان چـــادر گـلدار دوسـتت داشـتم، مـثلاً تـو از سـر كوچـه بيايـى و مـن هـزار تا پلاسـكو در دلـم آتـش بگيـرد و بـريزد و به روی خـودم هـم نيـاورم كه «چـقدر دوسـتت دارم» زيـر آوار مـانده.
زمـانهی كـاسهی آش نـذری دم در خـانه بـردن و منتـظر كـاسهی خالـی مـاندن، زمـانهی عـاشق شـدن اسـت،
نه حالا كه حـرف دلـت را به هـزار طـريق بزنـی و تهـش هـم «لبخنـ😊ــد» بزنـی كه ابهـت قضـيه بـريزد...
۴.۰k
۲۲ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.