باید زمانی بگذرد تا بفهمی اگر کسی برای رفتن بهانه می آورد
باید زمانی بگذرد تا بفهمی اگر کسی برای رفتن بهانه می آورد، تو را مقصر جلوه می دهد و ادای آدم های دلسرد از رابطه را درمی آورد، قطعا به کسی دیگر علاقه مند است که راه را بر تو می بندد و بی چون و چرا می گوید: تمام.
آن وقت باید سرت را به در و دیوار بکوبی که چه ساده لوحانه تمام تقصیرها را گردن گرفتی و چه صادقانه خیال فدا شدن در رابطه را داشتی.
آنقدر زیرکانه در دام سکوت جاذبه اش گیر افتادی که هیچ نشانه ای را نمی دیدی.
و خیال می کردی او با بقیه فرق دارد و هر روز عاشق تر می شدی و هر روز احساس گناه بیش تری داشتی که کاش حواست بیش تر می بود که اینطور دلسرد و کم علاقه نمی شد.
بعد هم آنقدر در عذاب وجدان و احساس گناه و عشق غرق می شوی، که از خودت غافل می مانی.
در اینگونه مواقع اگر نیاز به نجات داشته باشی، به حتم چیزی از جانب کائنات می رسد که آگاه ٓت کند و نجات ٓت دهد.
مثلا یک آهنگ می تواند چنین رسالتی را به دوش بکشد.
میان هزاران نفر بچرخد و برسد به دست کسی که همچنان تمام زندگی توست.
و بعد او همین آهنگ عاشقانه را به پاس عشق و احترام به معشوقه اش تقدیم کند و تو از سر اتفاق، بفهمی و فرو بریزی.
آنقدر فرو بریزی که عشق بالا بیاوری و لرز کنی و سرد و متنفر شوی.
این ها فرقی با خیانت کارها ندارند فقط در ظاهر ادای آدم های پاک و تنها و شکست خورده را در می آورند ولی در واقع ماجرا چیز دیگریست و معشوقه ای زیر سر دارند.
خودت را حرام آدم هایی که در بی وفایی نابغه اند نکن که چند سال بعد خودت هم به مانند دلت پاره پاره می شوی و می فهمی که برای آدمی اشتباه وفادار مانده ای.
آن وقت باید سرت را به در و دیوار بکوبی که چه ساده لوحانه تمام تقصیرها را گردن گرفتی و چه صادقانه خیال فدا شدن در رابطه را داشتی.
آنقدر زیرکانه در دام سکوت جاذبه اش گیر افتادی که هیچ نشانه ای را نمی دیدی.
و خیال می کردی او با بقیه فرق دارد و هر روز عاشق تر می شدی و هر روز احساس گناه بیش تری داشتی که کاش حواست بیش تر می بود که اینطور دلسرد و کم علاقه نمی شد.
بعد هم آنقدر در عذاب وجدان و احساس گناه و عشق غرق می شوی، که از خودت غافل می مانی.
در اینگونه مواقع اگر نیاز به نجات داشته باشی، به حتم چیزی از جانب کائنات می رسد که آگاه ٓت کند و نجات ٓت دهد.
مثلا یک آهنگ می تواند چنین رسالتی را به دوش بکشد.
میان هزاران نفر بچرخد و برسد به دست کسی که همچنان تمام زندگی توست.
و بعد او همین آهنگ عاشقانه را به پاس عشق و احترام به معشوقه اش تقدیم کند و تو از سر اتفاق، بفهمی و فرو بریزی.
آنقدر فرو بریزی که عشق بالا بیاوری و لرز کنی و سرد و متنفر شوی.
این ها فرقی با خیانت کارها ندارند فقط در ظاهر ادای آدم های پاک و تنها و شکست خورده را در می آورند ولی در واقع ماجرا چیز دیگریست و معشوقه ای زیر سر دارند.
خودت را حرام آدم هایی که در بی وفایی نابغه اند نکن که چند سال بعد خودت هم به مانند دلت پاره پاره می شوی و می فهمی که برای آدمی اشتباه وفادار مانده ای.
۲.۱k
۰۶ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.