دکتر سرافراز در گفت و گو با خبرنگار روابط عمومی صداوسیما
دکتر سرافراز در گفت و گو با خبرنگار روابط عمومی صداوسیما به مهم ترین سوالات مطرح شده در موضوعات مختلف پاسخ داد.
به گزارش رجانیوز سرافراز رئیس رسانه ملی که شانزدهمین ماه از دوران مسئولیتش بر سازمان صدا و سیما را سپری میکند، هرچندوقت یکبار پای صحبت رسانهها مینشیند و به سوالاتشان پاسخ میدهد. آنچه در ادامه میآید مشروح گفتگوی وی با روابط عمومی صدا و سیما است:
یکی ازمهمترین چالش هایی که رسانه ملی در سال های اخیر با آن مواجه بوده، بحران مالی و کسری بودجه است که بارها از زبان جنابعالی و دیگر مدیران مطرح شده است که تاثیرات این بحران برمناسبات تولید وحتی وضعیت حقوقی کارمندان سازمان نیز قابل رد یابی است. جنابعالی دلایل و ریشه های این بحران مالی را در چه می بینید؟
به نظرم کسری بودجه سازمان دو دلیل عمده دارد؛ یکی نگاه دولت نسبت به رسانه ملی است بدین معنی که معمولا دولت ها گمان می کنند رسانه ملی یک مجموعه جدا و مستقل از آنهاست که نیازهای دولتها را به شکل واقعی و مطلوب برآورده نمی کند، البته این نگرش و مواجهه دولت با رسانه ملی، همواره افت و خیزهایی داشته و به یک شکل واحد نبوده است.
در مدت بیش از 20سالی که در سازمان صدا و سیما مشغول هستم، چهار رئیس جمهور را درک و تجربه کردم و در واقع با چهار نوع دولت سرو کار داشتم، اما به نظرم دولت فعلی، هم توقعاتش از صدا و سیما نسبت به دولتهای قبلی بیشتر است وهم نگاهش به بودجه سازمان، انقباضی و محدود ترازدولت های قبلی است. ازهمان روزهای اولی که مسئولیت سازمان را به عهده گرفتم، سعی کردم به دلیل مصالح نظام با دولت همراهی و کمک کنیم که وظایفش را به درستی انجام دهد.
رسانه ملی در این زمینه تلاش بسیار زیادی کرد و موفقیت های خوبی هم کسب نمود، حتی در دوره جدید تلاش شد تا حجم بالایی از برنامه های زنده برای بازتاب عملکرد دولت طراحی و اختصاص یابد و حتی برای کسانی مثل سخنگوی دولت، تریبون زنده هم فراهم شد که اینها در گذشته سابقه نداشته است. مثلا اگر آمار سال 94 را با سال های قبل از آن مقاسیه کنیم، متوجه می شویم که در این دوره، سازمان امکان و فرصت تریبون به رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت را بیشترداده است ولی مشاهده میشود هرچقدر که رسانه ملی، زمان و تریبون بیشتری در اختیار دولت قرار می دهد برخی از اعضای هیئت دولت توقعات بیشتری از رسانه ملی را مطرح می کنند و بعضا به گونهای رفتار میشود که گویی بودجه صدا و سیما در گِرو آن هاست که خب این روش درستی نیست و فشار زیادی را به صدا و سیما وارد کرده است.
دلیل دوم به خاطر کمک هایی بود که ازسویی دولت قبل به صدا و سیما می شد که در بودجه صدا و سیما منظور نمی شد، لذا هیچ وقت آمار و رقم بودجه صدا و سیما به شکل واقعی نبود. مثلا قبل ازسال 92 مخارج سازمان دو هزار و هفتصد میلیارد تومان بود که سازمان حدود دو هزار و پانصد میلیارد تومان هزینه کرد در حالی که بودجه مصوب صدا و سیما شامل کمک دولت و درآمد های سازمان حدود 1800 میلیارد تومان بود، این هم یکی از مشکلات سازمان بود. دولت فعلی هم قول داد که برای سال آینده، بودجه صدا و سیما را واقعی ببیند که متاسفانه این کار را نکرد. این دو دلیل عمده است که موجب فشار مالی بر سازمان صدا و سیما شد.
آقای دکتر درباره تاثیرات این کسری بودجه بر وظایف ذاتی رسانه کمی توضیح دهید، اینکه این بحران مالی چه اندازه به عنوان عامل بازدارنده بر عملکرد و انجام وظایف رسانه ملی تاثیرگذار است؟
وقتی یک سازمان رسانهای مانند صداوسیما، با کسری بودجه و کمبود منابع مالی مواجه می شود، طبعا نمی تواند آن مقداری که لازم و مطلوب است تولیدات داشته باشد که این افت هم جنبه کیفی خواهد داشت و هم کمی. البته تلاش شد که این اتفاق نیفتد. این را هم در نظر بگیرید که با انبوهی از رسانههای متخاصم و مخالف با صدا و سیما نیز مواجهه هستیم که تلاش میکنند تا ازاعتباررسانه ملی کم کنند، اما خوشبختانه علی رغم مشکلات مالی و فشارهای درونی و بیرونی، تلاش شد تا اعتبار رسانه ملی حفظ شود و ضمن اینکه در مقاطعی یا مواردی مثلا در برخی از شبکه ها یا برنامه ها، بر این اعتبار افزوده شد که خوشبختانه با افزایش مخاطب هم روبرو شدیم. بی شک اگر با مشکلات مالی مواجه نباشیم و بتوانیم نیازهای مالی سازمان را در ابعاد مختلف تولید محتوا و فنی برطرف سازیم، آیندهای به مراتب بهتر را برای رسانه ملی شاهد خواهیم بود. رسانهای که خواهد توانست گوی سبقت را از رقبای خود در حوزههای تولید و نیز محتوا برباید و امواج شبکههای ماهوارهای را کم فروغ سازد.
اخیراً شاهد برخی از اخبار ضد و نقیض در رسانه ها و بعضا افکار عمومی درباره افزایش بودجه صدا و سیما و کمک دولت به سازمان هستیم، مثلا برخی از افزایش 35 درصدی بودجه صدا وسی
به گزارش رجانیوز سرافراز رئیس رسانه ملی که شانزدهمین ماه از دوران مسئولیتش بر سازمان صدا و سیما را سپری میکند، هرچندوقت یکبار پای صحبت رسانهها مینشیند و به سوالاتشان پاسخ میدهد. آنچه در ادامه میآید مشروح گفتگوی وی با روابط عمومی صدا و سیما است:
یکی ازمهمترین چالش هایی که رسانه ملی در سال های اخیر با آن مواجه بوده، بحران مالی و کسری بودجه است که بارها از زبان جنابعالی و دیگر مدیران مطرح شده است که تاثیرات این بحران برمناسبات تولید وحتی وضعیت حقوقی کارمندان سازمان نیز قابل رد یابی است. جنابعالی دلایل و ریشه های این بحران مالی را در چه می بینید؟
به نظرم کسری بودجه سازمان دو دلیل عمده دارد؛ یکی نگاه دولت نسبت به رسانه ملی است بدین معنی که معمولا دولت ها گمان می کنند رسانه ملی یک مجموعه جدا و مستقل از آنهاست که نیازهای دولتها را به شکل واقعی و مطلوب برآورده نمی کند، البته این نگرش و مواجهه دولت با رسانه ملی، همواره افت و خیزهایی داشته و به یک شکل واحد نبوده است.
در مدت بیش از 20سالی که در سازمان صدا و سیما مشغول هستم، چهار رئیس جمهور را درک و تجربه کردم و در واقع با چهار نوع دولت سرو کار داشتم، اما به نظرم دولت فعلی، هم توقعاتش از صدا و سیما نسبت به دولتهای قبلی بیشتر است وهم نگاهش به بودجه سازمان، انقباضی و محدود ترازدولت های قبلی است. ازهمان روزهای اولی که مسئولیت سازمان را به عهده گرفتم، سعی کردم به دلیل مصالح نظام با دولت همراهی و کمک کنیم که وظایفش را به درستی انجام دهد.
رسانه ملی در این زمینه تلاش بسیار زیادی کرد و موفقیت های خوبی هم کسب نمود، حتی در دوره جدید تلاش شد تا حجم بالایی از برنامه های زنده برای بازتاب عملکرد دولت طراحی و اختصاص یابد و حتی برای کسانی مثل سخنگوی دولت، تریبون زنده هم فراهم شد که اینها در گذشته سابقه نداشته است. مثلا اگر آمار سال 94 را با سال های قبل از آن مقاسیه کنیم، متوجه می شویم که در این دوره، سازمان امکان و فرصت تریبون به رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت را بیشترداده است ولی مشاهده میشود هرچقدر که رسانه ملی، زمان و تریبون بیشتری در اختیار دولت قرار می دهد برخی از اعضای هیئت دولت توقعات بیشتری از رسانه ملی را مطرح می کنند و بعضا به گونهای رفتار میشود که گویی بودجه صدا و سیما در گِرو آن هاست که خب این روش درستی نیست و فشار زیادی را به صدا و سیما وارد کرده است.
دلیل دوم به خاطر کمک هایی بود که ازسویی دولت قبل به صدا و سیما می شد که در بودجه صدا و سیما منظور نمی شد، لذا هیچ وقت آمار و رقم بودجه صدا و سیما به شکل واقعی نبود. مثلا قبل ازسال 92 مخارج سازمان دو هزار و هفتصد میلیارد تومان بود که سازمان حدود دو هزار و پانصد میلیارد تومان هزینه کرد در حالی که بودجه مصوب صدا و سیما شامل کمک دولت و درآمد های سازمان حدود 1800 میلیارد تومان بود، این هم یکی از مشکلات سازمان بود. دولت فعلی هم قول داد که برای سال آینده، بودجه صدا و سیما را واقعی ببیند که متاسفانه این کار را نکرد. این دو دلیل عمده است که موجب فشار مالی بر سازمان صدا و سیما شد.
آقای دکتر درباره تاثیرات این کسری بودجه بر وظایف ذاتی رسانه کمی توضیح دهید، اینکه این بحران مالی چه اندازه به عنوان عامل بازدارنده بر عملکرد و انجام وظایف رسانه ملی تاثیرگذار است؟
وقتی یک سازمان رسانهای مانند صداوسیما، با کسری بودجه و کمبود منابع مالی مواجه می شود، طبعا نمی تواند آن مقداری که لازم و مطلوب است تولیدات داشته باشد که این افت هم جنبه کیفی خواهد داشت و هم کمی. البته تلاش شد که این اتفاق نیفتد. این را هم در نظر بگیرید که با انبوهی از رسانههای متخاصم و مخالف با صدا و سیما نیز مواجهه هستیم که تلاش میکنند تا ازاعتباررسانه ملی کم کنند، اما خوشبختانه علی رغم مشکلات مالی و فشارهای درونی و بیرونی، تلاش شد تا اعتبار رسانه ملی حفظ شود و ضمن اینکه در مقاطعی یا مواردی مثلا در برخی از شبکه ها یا برنامه ها، بر این اعتبار افزوده شد که خوشبختانه با افزایش مخاطب هم روبرو شدیم. بی شک اگر با مشکلات مالی مواجه نباشیم و بتوانیم نیازهای مالی سازمان را در ابعاد مختلف تولید محتوا و فنی برطرف سازیم، آیندهای به مراتب بهتر را برای رسانه ملی شاهد خواهیم بود. رسانهای که خواهد توانست گوی سبقت را از رقبای خود در حوزههای تولید و نیز محتوا برباید و امواج شبکههای ماهوارهای را کم فروغ سازد.
اخیراً شاهد برخی از اخبار ضد و نقیض در رسانه ها و بعضا افکار عمومی درباره افزایش بودجه صدا و سیما و کمک دولت به سازمان هستیم، مثلا برخی از افزایش 35 درصدی بودجه صدا وسی
۷۰.۰k
۲۴ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.