𝐂𝐫𝐢𝐦𝐢𝐧𝐚𝐥 [جنایتکار]
𝐂𝐫𝐢𝐦𝐢𝐧𝐚𝐥 [جنایتکار]
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏
پرستار:خانم دکتر بیمار های شما اتاق ۱۳۴ هست آقای جئون جونگکوک و ۱۳۶ آقای پارک جیمین... اگه سوالی داشتید در خدمتم.
ا/ت:نه خیلی ممنون فقط پروندشون رو هم بیارید دفترم...
پرستار:بفرمایید پرونده هاشون رو از قبل آوردم..
ا/ت:خیلی ممنون..میتونید برید.
(خب من یه رزیدنت روان پزشکی یکی از بهترین دانشگاه های کره هستم یعنی یه جورایی نابغه ام ۲۴ سالَم هست و تقریبا نصف کلاس هام رو جهشی خوندم...الان هم برای پایان نامم اینجا اومدم باید دو تا از بیمار هارو معالجه یا حداقل تلاشم رو بکنم ..)
ا/ت:یااااااااااا این یارو بیشتر از صد تا آدم کشتهههههههه
پرستار:چی شده خانم دکتر؟؟
ا/ت:جئون جونگکوک بیشتر از صد تا آدم کشته؟؟؟
بله خانم دکتر، اون جزو بیماران تحت مراقبت پلیس هست...شماهم میخواین ردش کنین؟؟آخه همه آقای جئون رو رد میکنن.
ا/ت:اممم نه نمیکنم...من سمج تر از این حرفام
________________
پرستار: خانم میخواین بادیگارد بفرستم داخل ؟
ا/ت:نه اگه لازم باشه میگم...
________________
ا/ت:سلام .....جونگکوک
کوک: اووو پس یکی جرعت کرد بیاد
ا/ت: اهمم من جرعت کردم
کوک:اسمت چیه؟
ا/ت:کیم ا/ت... خوشبختم
کوک:کلید اتاق رو بده
ا/ت:چی شوخی گرفته؟
کوک:قانون اول هر روان پزشک اعتماد بین خودش و بیمارشه...پس کلید رو بده من نمی تونم از طبقه بیستم فرار کنم پس خیالت راحت
ا/ت:پس چرا میخوایش؟
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏
پرستار:خانم دکتر بیمار های شما اتاق ۱۳۴ هست آقای جئون جونگکوک و ۱۳۶ آقای پارک جیمین... اگه سوالی داشتید در خدمتم.
ا/ت:نه خیلی ممنون فقط پروندشون رو هم بیارید دفترم...
پرستار:بفرمایید پرونده هاشون رو از قبل آوردم..
ا/ت:خیلی ممنون..میتونید برید.
(خب من یه رزیدنت روان پزشکی یکی از بهترین دانشگاه های کره هستم یعنی یه جورایی نابغه ام ۲۴ سالَم هست و تقریبا نصف کلاس هام رو جهشی خوندم...الان هم برای پایان نامم اینجا اومدم باید دو تا از بیمار هارو معالجه یا حداقل تلاشم رو بکنم ..)
ا/ت:یااااااااااا این یارو بیشتر از صد تا آدم کشتهههههههه
پرستار:چی شده خانم دکتر؟؟
ا/ت:جئون جونگکوک بیشتر از صد تا آدم کشته؟؟؟
بله خانم دکتر، اون جزو بیماران تحت مراقبت پلیس هست...شماهم میخواین ردش کنین؟؟آخه همه آقای جئون رو رد میکنن.
ا/ت:اممم نه نمیکنم...من سمج تر از این حرفام
________________
پرستار: خانم میخواین بادیگارد بفرستم داخل ؟
ا/ت:نه اگه لازم باشه میگم...
________________
ا/ت:سلام .....جونگکوک
کوک: اووو پس یکی جرعت کرد بیاد
ا/ت: اهمم من جرعت کردم
کوک:اسمت چیه؟
ا/ت:کیم ا/ت... خوشبختم
کوک:کلید اتاق رو بده
ا/ت:چی شوخی گرفته؟
کوک:قانون اول هر روان پزشک اعتماد بین خودش و بیمارشه...پس کلید رو بده من نمی تونم از طبقه بیستم فرار کنم پس خیالت راحت
ا/ت:پس چرا میخوایش؟
۴.۰k
۰۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.