تو این طرف کاناپه نشسته بودی و فاصله ممکن رو باهاش حفظ کر
تو این طرف کاناپه نشسته بودی و فاصله ممکن رو باهاش حفظ کرده بودی! موهاتو پشت گوشت زدی و نگاهش کردی
+توضیحی برای کرای که سر کلاس کردی داری؟
با این حرفش خشکت زد
خودتو جمع و جور کردی
-درمورد اون .. عام...دوستم رمان مینویسه و همیشه اولین نفر میده تا من بخونم و گفت اینبار سبک کاملا جدیدی رو امتحان کرده ازم خواست تا امشب نظرمو راجبش بگم!!
با ابروهای بالا رفته نگاهم میکرد
+تو کلاس درس من میخوندیش!!!
کمی سرخ شدی و نگاهتو ازش دزدیدی و دوختی به انگشتات!
راستش قرار نبود اون موقع بخونمش!
خواستم گوشیم رو بی صدا کنم که دیدم پیم داده و توی پیامش ازم کمک خواسته فک کردم چیز مهمیه....روی لینکی که فرستادن که زدم. رمان رو آورد و وقتی صفحه ی اولش رو خوندم فهمیدم سبک جدیدش چیه و همون موقع که شما رسیدین!!
کاناپه تکون خورد و باز دستش زیر چونت نشست . سرتو بلند کرد
و با همون نگاه عجیب زل زد بهت و با لحن جدی ای +وقتی با من حرف میزنی به چشمام نگاه کن
و بعد دم گوشت خم شد و با لحن نرم و آرومی ادامه داد+بدم میاد وقتی چشمای جذب کنندتو رو ازم میدزدی!!
نفست تو سینت حبس شد بدنت مور مور شده بود قلبت یکی درمیون میزد
پارته ۵
+توضیحی برای کرای که سر کلاس کردی داری؟
با این حرفش خشکت زد
خودتو جمع و جور کردی
-درمورد اون .. عام...دوستم رمان مینویسه و همیشه اولین نفر میده تا من بخونم و گفت اینبار سبک کاملا جدیدی رو امتحان کرده ازم خواست تا امشب نظرمو راجبش بگم!!
با ابروهای بالا رفته نگاهم میکرد
+تو کلاس درس من میخوندیش!!!
کمی سرخ شدی و نگاهتو ازش دزدیدی و دوختی به انگشتات!
راستش قرار نبود اون موقع بخونمش!
خواستم گوشیم رو بی صدا کنم که دیدم پیم داده و توی پیامش ازم کمک خواسته فک کردم چیز مهمیه....روی لینکی که فرستادن که زدم. رمان رو آورد و وقتی صفحه ی اولش رو خوندم فهمیدم سبک جدیدش چیه و همون موقع که شما رسیدین!!
کاناپه تکون خورد و باز دستش زیر چونت نشست . سرتو بلند کرد
و با همون نگاه عجیب زل زد بهت و با لحن جدی ای +وقتی با من حرف میزنی به چشمام نگاه کن
و بعد دم گوشت خم شد و با لحن نرم و آرومی ادامه داد+بدم میاد وقتی چشمای جذب کنندتو رو ازم میدزدی!!
نفست تو سینت حبس شد بدنت مور مور شده بود قلبت یکی درمیون میزد
پارته ۵
۶.۰k
۲۴ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.