وانشات ارباب مافیا پارت 28
*بعد دانشگاه*
هوان اومده بود دنبالمون تو ماشین بودیم (همون دستیار کوک که تو پارتای اول بود)
ب/ ات من از نظر دخترای دانشگاه کراشم؟
ب/ همشون میخواستن مخ بزنن
و و و و و
بونا از یه طرف عکسایی که گرفته بودو داشت میدید و با خودش کره ای حرف میزد
بونا: هوووفف این گله خیلی بد افتادهههه
بونا: استاد گفت خیلی خوبه ولی این که خیلی بدههههه
آهنگ از یه طرف داشت انگلیسی میخوند
بونا: چرااا هرچی میگیرم میگه فوق العادس؟؟؟
ات: اَی زهرعقربببب کم ور ور کنین مخم ترکیدددد!!!!! دیگه منم حدی دارم نمیتونم بفهمم که همزمان چی میگیننن
وقتی برگشتیم خونه مامان بابای کوک میخواستن برن
وسایلشون که جمع شد رفتن
کوک رفته بود بیرون من و بونا و امیرحسینا نشسته بودیم فیلم میدیدیم که گوشیم زنگ خورد جینا بود (دوست دختر جینه اگه یادتون باشه)
جواب دادم
ات: بله
..................................
ات: عههههه واقعا؟ ...ذوق...
..................................
ات: به کوکم گفتین؟
.................................
ات: باشههههههههه ...ذوق...
................................
ات: خدافص
ک: چیشده؟
ات: دوستای کوک با دوس دختراشون میانننننن ...ذوقققق...
بونا: جیمینم میاد؟ ...سریع و باذوق... ها نه هیچی هیچی
ات: آره کراشتم میاد ...خنده...
رفتم سمت آشپزخونه: آجومااا غذا بیشتر درست کن پسرا و دخترا میان ...لحنش دستوری نیس...
آجوما: باشه دخترم ...مهربون...
ساری کم بود همینم بزور تونستم بزارم
سعی میکنم بعدیو زودتر بزارم
شرط بزارم عایآ؟
خبببببب
واسه پارت بعد 10تا لایک میخوام میشه؟
با 5تا کامنت
بخدا فقط میخوام یکم وقت بخرم بنویسم
هوان اومده بود دنبالمون تو ماشین بودیم (همون دستیار کوک که تو پارتای اول بود)
ب/ ات من از نظر دخترای دانشگاه کراشم؟
ب/ همشون میخواستن مخ بزنن
و و و و و
بونا از یه طرف عکسایی که گرفته بودو داشت میدید و با خودش کره ای حرف میزد
بونا: هوووفف این گله خیلی بد افتادهههه
بونا: استاد گفت خیلی خوبه ولی این که خیلی بدههههه
آهنگ از یه طرف داشت انگلیسی میخوند
بونا: چرااا هرچی میگیرم میگه فوق العادس؟؟؟
ات: اَی زهرعقربببب کم ور ور کنین مخم ترکیدددد!!!!! دیگه منم حدی دارم نمیتونم بفهمم که همزمان چی میگیننن
وقتی برگشتیم خونه مامان بابای کوک میخواستن برن
وسایلشون که جمع شد رفتن
کوک رفته بود بیرون من و بونا و امیرحسینا نشسته بودیم فیلم میدیدیم که گوشیم زنگ خورد جینا بود (دوست دختر جینه اگه یادتون باشه)
جواب دادم
ات: بله
..................................
ات: عههههه واقعا؟ ...ذوق...
..................................
ات: به کوکم گفتین؟
.................................
ات: باشههههههههه ...ذوق...
................................
ات: خدافص
ک: چیشده؟
ات: دوستای کوک با دوس دختراشون میانننننن ...ذوقققق...
بونا: جیمینم میاد؟ ...سریع و باذوق... ها نه هیچی هیچی
ات: آره کراشتم میاد ...خنده...
رفتم سمت آشپزخونه: آجومااا غذا بیشتر درست کن پسرا و دخترا میان ...لحنش دستوری نیس...
آجوما: باشه دخترم ...مهربون...
ساری کم بود همینم بزور تونستم بزارم
سعی میکنم بعدیو زودتر بزارم
شرط بزارم عایآ؟
خبببببب
واسه پارت بعد 10تا لایک میخوام میشه؟
با 5تا کامنت
بخدا فقط میخوام یکم وقت بخرم بنویسم
۱۶.۱k
۱۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.