شهریور ، دیگر از دست
شهریور ، دیگر از دست
عاشقان پاییز
خسته شده است
خودش هم ، لحظه ها را می شمارد
تا به پایان برسد
و زودتر چشمانش
به چشمان #نازدانه_خدا
روشن بشود
دستانش را بگیرد
و روی برگ های زرد و نارنجی قدم بزنند
تا موسیقی زیبای #خش_خش گوش هایشان را نوازش کند
از دلتنگی هایش بگوید
از ناگفته هایش ،
از برگ هایی که بغض کردند و
زودتر افتادند
از انار های کم طاقت،
از خرمالوهای گس ،
و از آدم هایی بگوید
که برای دیدنش لحظه شماری می کردند
و برایش بگوید که حواسش
به لیلی و مجنون های پاییزی باشد
و بیشتر از آنها ،
حواسش به آدم هایی باشد
که تنها میان پاییز قدم می زنند....
عاشقان پاییز
خسته شده است
خودش هم ، لحظه ها را می شمارد
تا به پایان برسد
و زودتر چشمانش
به چشمان #نازدانه_خدا
روشن بشود
دستانش را بگیرد
و روی برگ های زرد و نارنجی قدم بزنند
تا موسیقی زیبای #خش_خش گوش هایشان را نوازش کند
از دلتنگی هایش بگوید
از ناگفته هایش ،
از برگ هایی که بغض کردند و
زودتر افتادند
از انار های کم طاقت،
از خرمالوهای گس ،
و از آدم هایی بگوید
که برای دیدنش لحظه شماری می کردند
و برایش بگوید که حواسش
به لیلی و مجنون های پاییزی باشد
و بیشتر از آنها ،
حواسش به آدم هایی باشد
که تنها میان پاییز قدم می زنند....
۵.۰k
۳۰ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.