پارت سیزدهم عشق ناشناسم:
پارت سیزدهم عشق ناشناسم:
-پسره رو زدم و آت با ترس و تعجب نگاه میکرد
رفتم سمتش که رفت عقب
کمی جلوتر رفتم که شروع کرد به فرار کردن
دوییدم و گرفتمش
- نترس ، بیا بریم اینجا امن نیست
+ تروخدا ولم کن ، خودم میدونم چیکار کنم
تو نگرانمی یا میترسی یکی دیگه منو بدزده و به قیمت بهتری بفروشه ؟
ویو کوک:حقیقتا قلبم شکست از حرفش ولی حق داشت
بهش اهمیتی ندادم
تقلا میکرد و منو میزد منم گرفته بودمش و میبردمش خونه جین
در خونه رو زدم
- باز کن درو
در رو باز کردم و رفتم داخل
جین:آت خوبی؟
بیا اینجا
آت سریع پرید بغل جین و گریه کرد
+ بهش بگو کاریم نداشته باشه
نزار منو ببره
من میترسم
جین مواظبم باش
جین : نترس عزیزم نمیزارم کاریت داشته باشه
برو کوک دیگه نمیزارم اذیتش کنی
- کاریش ندارم
بزارش روی مبل
چرا بغلش کردی؟
جین: به تو چه ، دلم میخواد
چیکارشی؟
فروشندش؟
- ساکت شین دیگه
اینجوری هم نیست که فکر میکنین
آت سرش رو آورد بالا و به جین گفت بزارش روی زمین
و وایساد و گفت
+ دقیقا چی اشتباهه ها؟
اینکه منو فروختی ؟
گولم زدی ؟
اذیتم کردی ؟
قلبمو شکستی؟
چی ازم میخوای ها؟( داد)
ولم کن دیگه
یا ولم کن یا منو بکش
خستم کردی
- آت اینجوری نیست
+ بازم حرف خودتو میزنی که ( خنده عصبی )
آت موهاش رو گرفت تو دستش و کشید
+ولم کنین دیگه
- آروم باش ، موهات کنده میشه
درد میگیره ها
+ به تو چه
اصلا برات مهمه ؟
چرا برات باید مهم باشه
ولم کن
برو گمشو از اینجا
فقط برو ( با داد)
جین : کوک برو
- باشه
ناراحت بودم و عصبی
سوار ماشین شدم و سرعت تندی رو برای رانندگی انتخاب کردم
جین: آروم باش ات
اون دیگه نیست
نمیزارم بهت نزدیک شه
آت تلویزیون.......
ویو ات : اون چی بود تو تلویزیون ؟
خیابون نزدیک خونه جین
اون ماشین کوک بود
چرا کج بود؟
+کوک......
-پسره رو زدم و آت با ترس و تعجب نگاه میکرد
رفتم سمتش که رفت عقب
کمی جلوتر رفتم که شروع کرد به فرار کردن
دوییدم و گرفتمش
- نترس ، بیا بریم اینجا امن نیست
+ تروخدا ولم کن ، خودم میدونم چیکار کنم
تو نگرانمی یا میترسی یکی دیگه منو بدزده و به قیمت بهتری بفروشه ؟
ویو کوک:حقیقتا قلبم شکست از حرفش ولی حق داشت
بهش اهمیتی ندادم
تقلا میکرد و منو میزد منم گرفته بودمش و میبردمش خونه جین
در خونه رو زدم
- باز کن درو
در رو باز کردم و رفتم داخل
جین:آت خوبی؟
بیا اینجا
آت سریع پرید بغل جین و گریه کرد
+ بهش بگو کاریم نداشته باشه
نزار منو ببره
من میترسم
جین مواظبم باش
جین : نترس عزیزم نمیزارم کاریت داشته باشه
برو کوک دیگه نمیزارم اذیتش کنی
- کاریش ندارم
بزارش روی مبل
چرا بغلش کردی؟
جین: به تو چه ، دلم میخواد
چیکارشی؟
فروشندش؟
- ساکت شین دیگه
اینجوری هم نیست که فکر میکنین
آت سرش رو آورد بالا و به جین گفت بزارش روی زمین
و وایساد و گفت
+ دقیقا چی اشتباهه ها؟
اینکه منو فروختی ؟
گولم زدی ؟
اذیتم کردی ؟
قلبمو شکستی؟
چی ازم میخوای ها؟( داد)
ولم کن دیگه
یا ولم کن یا منو بکش
خستم کردی
- آت اینجوری نیست
+ بازم حرف خودتو میزنی که ( خنده عصبی )
آت موهاش رو گرفت تو دستش و کشید
+ولم کنین دیگه
- آروم باش ، موهات کنده میشه
درد میگیره ها
+ به تو چه
اصلا برات مهمه ؟
چرا برات باید مهم باشه
ولم کن
برو گمشو از اینجا
فقط برو ( با داد)
جین : کوک برو
- باشه
ناراحت بودم و عصبی
سوار ماشین شدم و سرعت تندی رو برای رانندگی انتخاب کردم
جین: آروم باش ات
اون دیگه نیست
نمیزارم بهت نزدیک شه
آت تلویزیون.......
ویو ات : اون چی بود تو تلویزیون ؟
خیابون نزدیک خونه جین
اون ماشین کوک بود
چرا کج بود؟
+کوک......
۶.۶k
۲۵ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.