♡pt: ¹⁷ ♡I never loved you

کوک: ا/ت «مجدداً» ا/تتت
ا/ت: ها بله
کوک: چرا وایسادی
ا/ت: دارم میام
کوک دستم رو گرفت دستش خیلی سرد بود
کوک: ببخشید انتظار دست گرم داشتی
دستم رو ازش کشیدم و گفتم
ا/ت: انتظار ندارم و نمیخام فقط منو ببر خونه خودم فردا مدرسه
دارم
کوک: باشه باشه میبرمت
ا/ت: ممنون
کوک: تو بیا من تاکسی برات بگیرم ایلین هم ببرم
ا/ت: ب... باشههه
کوک: خوب باشه
رفتم دنبالش تا رسیدیم بیرون و رفتیم تو جاده دنبال ماشین
کوک دست تکون داد تا یدونه تاکسی وایساد
کوک: به *** ادرس میرین
راننده: بله بله
کوک: خوب پس ا/ت بیا برو تو
ا/ت: باشه
کوک: بزار ایلین رو ببرم خونه میام پیشت
ا/ت: هوم
کوک در رو بست و رفت سمت راننده و پولش رو داد و برای من دست تکون داد و ماشین حرکت کرد
پاهام رو اوردم بالا و تو خودم جمع شدم
راننده: هی دختر خانم
ا/ت: بله
راننده: حالت خوبه جیگر
ا/ت: هوم
راننده: اسمت چیه خوشگلم
ا/ت: من ا/ت هستم
راننده: اهوم چند سالته عزیزم
ا/ت: ۱۷ سالمه
راننده: تاحالا رابطه جنسی داشتی
ا/ت: به شما چه «داد»
راننده: ولی خیلی کردنی هستی میدونم کردی چطور بود
ا/ت: اقا جلو رو نگاه کنید
راننده دستش رو اورد عقب و گفت
راننده: در ها قفل میکنم نمیزارم بری اگه فقط بزاری 🔁تصک رو بمالم
ا/ت: دارین چی میگین
راننده: الان من خمارم
ا/ت: به من چه اقا
راننده: من برام خیلی راحته که ببرمت بدزدمت
ا/ت: اقا لطفا من دوست پسر دارم
راننده: میخام فقط بمالمش
ا/ت: لازمت نکرده
راننده شروع کردم اه ناله کردن
راننده: وایی دختر من خیلی خمارم باید بکنمش توش
ا/ت: اقا در رو باز کنین
دستگیره در رو هرچی میکشیدم باز نمیشد
دیدم داره میره یه جای خلوت
حالتن بلند و خم شدم سرم رو بردم تو صندلی جلو خاستم که
قفل فرمون روی صندلی رو بردارم که ترموز کرد افتادم جلو صندلی نگاه بیرون کردم اینجا چه خلوته دیدم مرده گفت
راننده: اوفف 🔁تنوک رو برم دستش رو گذاشت رو عضوم
و اه ناله میکرد منم همینطور قفل فرمون رو برداشتم و گفتم
ا/ت: هعییی اشغاللل میکشمت برو عقب
راننده: بزار بخورمش لطفا
ا/ت: میزنمممم تو سرت اشغالللل عوضییی
دیدم ماشین رو روشن کرد گفت
راننده: منو خمار کردی تو میبرمت خونم
ا/ت: چییی
ماشین رو روشن کرد
و دوباره راه افتاد
وایسا میدونم چیکار کنم
ا/ت: اگه 🔁تریک رو بمالم و بخورم میزاری برم
راننده: اره اره بخدا میزارم بری بعدش 🔁یصک
عضوش رو در اورد و من با ترس دستم رو بردم سمتش و براش مالیدم دیدم اه هاش کل ماشین رو گرفته بود گفتم
ا/ت: سویچتو بده تا بخورم
راننده: بیا فقط بخور
سویچ رو گرفتم و رفتم سمت عضوش ولی بجای خوردنش با مشت زدم توش و سویچ رو لمس کردم تا در باز شد خودم رو بدون هیچ تردیدی انداختم پایین
هیچی اول حس نکردم ولی بعدش سوزش و درد ها خیلی زیاد شدن
دیدم داره میاد سمتم
وایسا خونم اونجاس من پیش خونمم من با اینکه زخمی بودم ولی بدو بدو در فتم دیگه پسره نبود وای کیفم جا موند «افتادم زمین» وایی پام پام اخخ دستم خورده روی زمین گوشت هاش کنده شده
کوک: ا/تتتتتتتتتتتت «داد»
بدو بدو امد سمتم
کوک: ا/ت ا/تتت اینا چین
ا/ت: «لبخند» هیچی تو اینجا چیکار میکنی « یه لبخند زدم و خون از دهنم ریخت»
کوک: ا/ت براید استایل بغلم کرد و دوید سمت ماشینش
در رو با دستش باز کرد و منو گذاشت روی صندلی جلو
و خودشم سوار شد
در رو بست
و ماشین رو سریع روشن کرد
کوک: ا/ت میتونی حرف بزنی تعریف کن
ا/ت: مرده میخاست بهم تجاوز کنه منم پریدم پایین اون بهم دست زد «اکش و گریه»
کوک: تجاوززززز چی داری میگیی اون راننده عوضی
ا/ت: من میمیرم «لبخند»
کوک: زررر موفت نزن ا/ت من نمیزارم «گریه»
ا/ت: یااا جونگ کوک گریه نکن من که به هیچ دردی تو زندگیم نخوردم
کوک: ا/ت لطفا این حرفا رو نزن «گریه»
ا/ت: تو که منو دوس نداری
کوک: چیی من تو رو دوست ندارم کی همچین حرفی زده
ا/ت: خودت ایلین بهم صداتو نشون داد
کوک: تو بیمارستان رو میگی
ا/ت: هوم
کوک: من اون موقه برای اینکه به پدرش گوهی نخوره گفتم
ا/ت: نه بابا
کوک: بخدا راست میگم
ا/ت: ولی ایلین منو دوست نداره
کوک: چی چرا چیزی شده
ا/ت: ولی اون برام یه نشونه گذاشت تا همیشه یادش بمونم
کوک: کدوم نشونه
ا/ت: اون توی سینه هام خط انداخت و خونش اورد تا یادش بمونم:)
کوک: چ... چی ایلین این کارو کردددددد
ا/ت: دعواش نکن من خوب میشم یا میمیرم
کوک:«زد رو فرمون محکم چند بار» نگووو نگووو میمیرم ا/تتتت
ا/ت: کوک ولی من چیزیم نمیشه نه
کوک: نهههه نمیشهههه نبایدددد بشه
ا/ت: کوک من تنگ نفس دارم چرا
کوک: خدای من گلوت بریده