تکپارتی
#تکپارتی
«درخواستی»
«درخواست زیبا»
خب اول یه توضیح:
ا.ت آیدل یه گروه معروف ............ اسم گروه best girls
یونگی هم که معرف حضورتون هست عضو بی تی اس
bg و bts
نامزد جایزه ها یی میشن و
به مراسم دعوت میشن تا جایزه هاشونو بگیرن
ی
.
.
.
.
.
.
.
جایزه ی بهترین گروه سال رو طبق نظر سنجی هر دو گروه برنده شدن
پس هر دو رو به روی سن دعوت میکنن
.
.
.
.
.
ابن اولین باریه که این دو گروه با هم از نزدیک ملاقات میکنن
اعضا ی گروه ها با هم سلام و احوالپرسی میکنن و موقع گرفتن جایزه میشه که مجری « که مَرده» برنامه
میاد و دستشو میندازه دور گردن ا.ت
خب هر کسی باشه حتی اگر هم خوشش نیاد بخواطر این که برنامه هست و کلی آدم دارن میبینن کاری نمیکنه
ولی ا.ت خیلی رو این موضوع حساسه دوست نداره کسی حتی بهش دست بزنه وای به حال این که دست بندازه دور گردنش
ا.ت ناخود آگاه خودشو کنار میکشه و دست مجری وِل میشه
ا.ت که با قیافه ی تو هم رفته یه جا وایستاده تازه متوجه میشه چیکار کرده و توجه کل سالن و گروه خودشو و بی تی اس رو به خودش جلب کرده
.
.
.
.
.
.
ا.ت: «پشت میکروفن»: من ناخودآگاه این کارو کردم...... من فقط خوشم نمیاد کسی بهم دست بزنه... از عمد نبود
مجری: من نمیدونستم
ا.ت: مشکلی نداره
.
.
.
.
.
برمیگردن به ادامه برنامه
یونگی از قبل ا.ت رو میشناخت آهنگ های سولو شو شنیده بود و به نظرش ا.ت خیلی صدای قشنگی داشت
امروز برای اولین بار دیدش و خیلی خوشحال شد ......... وقتی دید مجری اون کارو کرد عصبی شد و قیافش رفت تو هم دلیلشو نمیدونست ... چرا باید عصبی بشه ؟؟؟ نکنه حدسش درست باشه ؟؟؟
ولی وقتی ا.ت اون کارو کرد انگار بهش سه کیلو نارنگی دادن خیلی خوشحال شد
و وقتی ا.ت اون حرف هارو زد انگار دارن قند تو دلش آب میکنن
تصمیم گرفت کاری که میخواست رو انجام بده
.
.
.
بعد از این که جایزه رو گرفتن رفتن و سر جاهاشون نشستن.... یونگی یکم اطراف رو بررسی کرد تا ببینه میتونه بفمه ا.ت کجا نشسته یا نه ولی خب ندیدش
از یکی از استف های اون جا پرسید و......... بعد از فهمید جاشون رو رفت تا از ا.ت بخواد برن بیرون تا یکم حرف بزنن
.
.
.
.
ا.ت: آممم خب چی میخواستید بگید ؟؟؟
یونگی: خب ...........من......... میدونی........ بیین میدونم منو اون جوری که باید نمیشناسی.......... منم تورو نمیشناسم....... میخواستم بگم نظرت چیه ..... که...... که.... یه مدت با هم قرار بزاریم؟؟؟ وقتی که همو شناختیم اگر ازم خوشت اومد با هم وارد رابطه شیم؟؟؟؟
«نظرتون چیه ؟؟؟ قبول میکنید؟؟؟؟»
«درخواستی»
«درخواست زیبا»
خب اول یه توضیح:
ا.ت آیدل یه گروه معروف ............ اسم گروه best girls
یونگی هم که معرف حضورتون هست عضو بی تی اس
bg و bts
نامزد جایزه ها یی میشن و
به مراسم دعوت میشن تا جایزه هاشونو بگیرن
ی
.
.
.
.
.
.
.
جایزه ی بهترین گروه سال رو طبق نظر سنجی هر دو گروه برنده شدن
پس هر دو رو به روی سن دعوت میکنن
.
.
.
.
.
ابن اولین باریه که این دو گروه با هم از نزدیک ملاقات میکنن
اعضا ی گروه ها با هم سلام و احوالپرسی میکنن و موقع گرفتن جایزه میشه که مجری « که مَرده» برنامه
میاد و دستشو میندازه دور گردن ا.ت
خب هر کسی باشه حتی اگر هم خوشش نیاد بخواطر این که برنامه هست و کلی آدم دارن میبینن کاری نمیکنه
ولی ا.ت خیلی رو این موضوع حساسه دوست نداره کسی حتی بهش دست بزنه وای به حال این که دست بندازه دور گردنش
ا.ت ناخود آگاه خودشو کنار میکشه و دست مجری وِل میشه
ا.ت که با قیافه ی تو هم رفته یه جا وایستاده تازه متوجه میشه چیکار کرده و توجه کل سالن و گروه خودشو و بی تی اس رو به خودش جلب کرده
.
.
.
.
.
.
ا.ت: «پشت میکروفن»: من ناخودآگاه این کارو کردم...... من فقط خوشم نمیاد کسی بهم دست بزنه... از عمد نبود
مجری: من نمیدونستم
ا.ت: مشکلی نداره
.
.
.
.
.
برمیگردن به ادامه برنامه
یونگی از قبل ا.ت رو میشناخت آهنگ های سولو شو شنیده بود و به نظرش ا.ت خیلی صدای قشنگی داشت
امروز برای اولین بار دیدش و خیلی خوشحال شد ......... وقتی دید مجری اون کارو کرد عصبی شد و قیافش رفت تو هم دلیلشو نمیدونست ... چرا باید عصبی بشه ؟؟؟ نکنه حدسش درست باشه ؟؟؟
ولی وقتی ا.ت اون کارو کرد انگار بهش سه کیلو نارنگی دادن خیلی خوشحال شد
و وقتی ا.ت اون حرف هارو زد انگار دارن قند تو دلش آب میکنن
تصمیم گرفت کاری که میخواست رو انجام بده
.
.
.
بعد از این که جایزه رو گرفتن رفتن و سر جاهاشون نشستن.... یونگی یکم اطراف رو بررسی کرد تا ببینه میتونه بفمه ا.ت کجا نشسته یا نه ولی خب ندیدش
از یکی از استف های اون جا پرسید و......... بعد از فهمید جاشون رو رفت تا از ا.ت بخواد برن بیرون تا یکم حرف بزنن
.
.
.
.
ا.ت: آممم خب چی میخواستید بگید ؟؟؟
یونگی: خب ...........من......... میدونی........ بیین میدونم منو اون جوری که باید نمیشناسی.......... منم تورو نمیشناسم....... میخواستم بگم نظرت چیه ..... که...... که.... یه مدت با هم قرار بزاریم؟؟؟ وقتی که همو شناختیم اگر ازم خوشت اومد با هم وارد رابطه شیم؟؟؟؟
«نظرتون چیه ؟؟؟ قبول میکنید؟؟؟؟»
۲۴.۱k
۱۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.