ᵖᵃʳᵗ ²
ᵖᵃʳᵗ ²
_به به ببینید کی اینجاست!
+تو دیگه کی هستی؟ چرا منو اوردی اینجا؟
_برای اینکه یکم زجر بکشی😏(پوزخند)
+ترو خدا بزار برم من آخه چه گناهی کردم(گریه)
_نشد دیگه...وقتی گیر بزرگترین مافیای کره میفتی همینه دیگه....😏
حالام زود باش از فردا خدمتکار این عمارتی منو هم ارباب صدا میزنی
قوانین:
¹ به هیچ عنوان از حرف من سرپیچی نمیکنی و هرچی گفتم میگی چشم
² منو ارباب صدا میزنی
³ بدون اجازه نمیای تو اتاقم
⁴ و آخرین قانون همیشه صبح ساعت ۸ بیدار باشی
حالام برو خانم پارک بهت لباست و اتاقتو میده باید کل عمارتو تمیز کنی
+چ...چشم ارباب
_....
(هنوز ا/ت ویو)
+واییی من چه گناهی کردم که باید اینجا باشم(گریه)
(علامت خانم پارک #)
# بفرما دخترم
+ممنون
# دخترگلم اتاقت از از طرفه
+متشکرم خانم پارک
رفتم لباسو پوشیدمو اومدم تا عمارتو تمیز کنم...
وایی حالا از کجا شروع کنمم؟
فهمیدم بزار برم از توی حیاط عمارت...
(مدتی بعد)
تمیز کردن کردن حیاط تموم شد وای که چقدر کثیف بود...
برم حالا داخل عمارت انقدر این عمارت بزرگه نمیدونم از کجا شروع کنم...
(چند ساعت بعد)
خب خدارو شکر همه جای عمارتو تمیز کردم فقط مونده اتاق ارباب باید برم اجازه بگیرم
.
.
_بله؟
+ببخشید ارباب میخواستم اتاقتونو تمیز کنم
_بیا تو
....
اومدم تمیز کردم رفتم بخوابم چون شب شده بود
(چند روز بعد)
(کوک ویو)
_اینروزا خیلی حس میکنم عاشق ا/ت شدم ولی بروزش نمیدم مثلا من دزدیدمش😂
رفته بودم بیرون اومدم تو خونه دیدم ا/ت نیست
صداش زدم بازم نبود
از خانم پارک و بقیه خدمتکارا پرسیدم اونام گفتن نمیدونم
تا اینکه...
.
.
.
خب خب شرط ۵ لایک
۲ کامنت
_به به ببینید کی اینجاست!
+تو دیگه کی هستی؟ چرا منو اوردی اینجا؟
_برای اینکه یکم زجر بکشی😏(پوزخند)
+ترو خدا بزار برم من آخه چه گناهی کردم(گریه)
_نشد دیگه...وقتی گیر بزرگترین مافیای کره میفتی همینه دیگه....😏
حالام زود باش از فردا خدمتکار این عمارتی منو هم ارباب صدا میزنی
قوانین:
¹ به هیچ عنوان از حرف من سرپیچی نمیکنی و هرچی گفتم میگی چشم
² منو ارباب صدا میزنی
³ بدون اجازه نمیای تو اتاقم
⁴ و آخرین قانون همیشه صبح ساعت ۸ بیدار باشی
حالام برو خانم پارک بهت لباست و اتاقتو میده باید کل عمارتو تمیز کنی
+چ...چشم ارباب
_....
(هنوز ا/ت ویو)
+واییی من چه گناهی کردم که باید اینجا باشم(گریه)
(علامت خانم پارک #)
# بفرما دخترم
+ممنون
# دخترگلم اتاقت از از طرفه
+متشکرم خانم پارک
رفتم لباسو پوشیدمو اومدم تا عمارتو تمیز کنم...
وایی حالا از کجا شروع کنمم؟
فهمیدم بزار برم از توی حیاط عمارت...
(مدتی بعد)
تمیز کردن کردن حیاط تموم شد وای که چقدر کثیف بود...
برم حالا داخل عمارت انقدر این عمارت بزرگه نمیدونم از کجا شروع کنم...
(چند ساعت بعد)
خب خدارو شکر همه جای عمارتو تمیز کردم فقط مونده اتاق ارباب باید برم اجازه بگیرم
.
.
_بله؟
+ببخشید ارباب میخواستم اتاقتونو تمیز کنم
_بیا تو
....
اومدم تمیز کردم رفتم بخوابم چون شب شده بود
(چند روز بعد)
(کوک ویو)
_اینروزا خیلی حس میکنم عاشق ا/ت شدم ولی بروزش نمیدم مثلا من دزدیدمش😂
رفته بودم بیرون اومدم تو خونه دیدم ا/ت نیست
صداش زدم بازم نبود
از خانم پارک و بقیه خدمتکارا پرسیدم اونام گفتن نمیدونم
تا اینکه...
.
.
.
خب خب شرط ۵ لایک
۲ کامنت
۶.۶k
۰۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.