ی ۲ پارتی از شوگولی اوردممم.... :)
(my boyfriend)
ویو ا.ت
صبح با برخورد نور خورشید ب چشمام بیدار شدم
به سمت اون طرف تخت چرخیدم و با صورت غرق در خواب شوگا خیره شدم
ای خخوودداااا این چرا انقدر تو خواب ناز و گوگولیه
آدم دلش میخواد درسته قورتش بده از بس گوگولیه خودمو تو بغلش جا دادم
یهو با حس اینکه دستی دورم حلقه شده به خودم اومدم
دیدم شوگا بیدار شده
_:صبح بخیر دارلینگ
+:صبح تو هم بخیر عزیزم
_:کی بیدار شدی؟
+:همین الان برو دست و صورتتو بشور تا صبحانه رو درست کنم
_:باشه
رفتم پایین و شروع کردم به پنکیک درست کردن
یهو شوگا اومد از پشت بغلم کرد
_:کی آماده میشه؟
+: بشین تا بیارم این اخریشه
_:باش
گذاشتمشون تو بشقاب و یکم عسل با توت فرنگی ریختم روش
بشقاب و همراه با آیس کافیش گذاشتم رو میز
+:امروز نمیری استودیو؟
_:نه مرخصی گرفتم نمیرم کاشکی میشد فقط یک روز در هفته آدم میرفت سرکار
+:(خنده) ک همش فقط تو خونه باشی نه؟
_:آره مگه چیه آدم نمیتونه کنار دوست دخترش وقت بگذرونه من ک همش تو شرکتم وقتی هم میام خستمه اگرم بخوایم بریم بیرون ک وقت نمیشه چون من نصف روز تو استودیو ام و نصف روز خوابم و فقط سر میز عذا میبینمت
+:باشه باشه حالا نفس بگیر،با توجه به این چیزایی ک تو گفتی نظرت چیه عصر بریم بیرون؟
_:مثبته و اینکه منم بعد از ظهر برات یه سوپرایز دارم بیب
+:واوو خیلی مشتاقم ببینم چیه
ویو شوگا
وقتی اینو گفت خوشحال شدم
مطمئنم با چیزی ک میخواد ببینه حتما خوشحال و شوکه میشه
_:دستت درد نکنه خیلی خوشمزه بود
+:نوش جونت
........
پرش زمانی
نزدیکای ساعت ۶ بود ک شروع کردم اماده شدن اول رفتم یه دوش کوتاه گرفتمو اومدم بیرون لوسیون توت فرنگیمو زدم
موهامو با سشوار خشک کردم و بهشون حالت دادم
شروع کردم میکاپ کردن،یه میکاپ ساده کردمو لباسامو پوشیدم و رفتم پایین
دیدم شوگا یه پیرهن سفید پوشیده با یه شلوار مشکی و کفش سفید،مشکی
خیلی خوشتیپ شده بود
رفتم سمتش و بغلش کردم و عطر تنشو وارد ریه هام کردم همون عطری ک دوسش دارم
_:بریم؟
+:بریم
از خونه زدیم بیرونو سوار ماشین شدیم
راهی ک داشتیم میرفتیم سمت ساحلی بود ک آشنا شدیم باهم
_:خب الان من چشماتو میبندم و تا وقتی ک من گفتم باز نمیکنی چشماتو باشه؟
+:باشه
چشمامو با یه چشم بند بست ذوق داشتم دوست داشتم ببینم سوپرایزش چیه
ویو شوگا
خیلی استرس داشتم جوری ک دستام هی عرق میکرد قلبمم خیلی تند تند میزد
کنار جاده پارک کردمو دستشو گرفتمو از ماشین پیادش کردم........
...................
اگ خوب بود لایک کن! :))))
ویو ا.ت
صبح با برخورد نور خورشید ب چشمام بیدار شدم
به سمت اون طرف تخت چرخیدم و با صورت غرق در خواب شوگا خیره شدم
ای خخوودداااا این چرا انقدر تو خواب ناز و گوگولیه
آدم دلش میخواد درسته قورتش بده از بس گوگولیه خودمو تو بغلش جا دادم
یهو با حس اینکه دستی دورم حلقه شده به خودم اومدم
دیدم شوگا بیدار شده
_:صبح بخیر دارلینگ
+:صبح تو هم بخیر عزیزم
_:کی بیدار شدی؟
+:همین الان برو دست و صورتتو بشور تا صبحانه رو درست کنم
_:باشه
رفتم پایین و شروع کردم به پنکیک درست کردن
یهو شوگا اومد از پشت بغلم کرد
_:کی آماده میشه؟
+: بشین تا بیارم این اخریشه
_:باش
گذاشتمشون تو بشقاب و یکم عسل با توت فرنگی ریختم روش
بشقاب و همراه با آیس کافیش گذاشتم رو میز
+:امروز نمیری استودیو؟
_:نه مرخصی گرفتم نمیرم کاشکی میشد فقط یک روز در هفته آدم میرفت سرکار
+:(خنده) ک همش فقط تو خونه باشی نه؟
_:آره مگه چیه آدم نمیتونه کنار دوست دخترش وقت بگذرونه من ک همش تو شرکتم وقتی هم میام خستمه اگرم بخوایم بریم بیرون ک وقت نمیشه چون من نصف روز تو استودیو ام و نصف روز خوابم و فقط سر میز عذا میبینمت
+:باشه باشه حالا نفس بگیر،با توجه به این چیزایی ک تو گفتی نظرت چیه عصر بریم بیرون؟
_:مثبته و اینکه منم بعد از ظهر برات یه سوپرایز دارم بیب
+:واوو خیلی مشتاقم ببینم چیه
ویو شوگا
وقتی اینو گفت خوشحال شدم
مطمئنم با چیزی ک میخواد ببینه حتما خوشحال و شوکه میشه
_:دستت درد نکنه خیلی خوشمزه بود
+:نوش جونت
........
پرش زمانی
نزدیکای ساعت ۶ بود ک شروع کردم اماده شدن اول رفتم یه دوش کوتاه گرفتمو اومدم بیرون لوسیون توت فرنگیمو زدم
موهامو با سشوار خشک کردم و بهشون حالت دادم
شروع کردم میکاپ کردن،یه میکاپ ساده کردمو لباسامو پوشیدم و رفتم پایین
دیدم شوگا یه پیرهن سفید پوشیده با یه شلوار مشکی و کفش سفید،مشکی
خیلی خوشتیپ شده بود
رفتم سمتش و بغلش کردم و عطر تنشو وارد ریه هام کردم همون عطری ک دوسش دارم
_:بریم؟
+:بریم
از خونه زدیم بیرونو سوار ماشین شدیم
راهی ک داشتیم میرفتیم سمت ساحلی بود ک آشنا شدیم باهم
_:خب الان من چشماتو میبندم و تا وقتی ک من گفتم باز نمیکنی چشماتو باشه؟
+:باشه
چشمامو با یه چشم بند بست ذوق داشتم دوست داشتم ببینم سوپرایزش چیه
ویو شوگا
خیلی استرس داشتم جوری ک دستام هی عرق میکرد قلبمم خیلی تند تند میزد
کنار جاده پارک کردمو دستشو گرفتمو از ماشین پیادش کردم........
...................
اگ خوب بود لایک کن! :))))
۱۰.۴k
۰۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.