خون آشام جذاب من پارت ۵
_واقعا (ذوق)
+ ت..تو الان خوشحالی که من خونآشام هستم (تعجب)
_ آره..... آم ولی خب یکم میترسم
+طبیعی هست
_ آره
+من الان به خون احتیاج دارم میتونم از خون تو بخورم
_ بستگی داره..... آم درد خیلی داره
+ یکم
_ خب ..... میتونی بخوری..... فقط کم
+باش (ذوق)
ا.ت ویو
وقتی ذوق کرد خیلی کیوت شد مثل یک بانی واتتتتتت من چی گفتم وای خدااااا ..... خب آره دوسش دارم ولی بهش بگم یا نه ..... آهان رسیدیم خونه خیلی رک میگم
+خب.... آماده ای
_ آ..آره
یهو دیدم کوک گردنمو گرفت ت ی دستاش و یهو نیشاشو وارد کر.... (سیاهیی)
ویو کوک
داشتم خونشو میخوردم یهو احساس کردم سبک شد وایییی زیادی خوردم چشمام بهحالت خودش برگشت .... اون بیهوش بود بغلش کردم و گذاشتمش توی ماشین توی راه بودیم دیدم چشماشو باز کرد
+ خوبی(ترس)
_گردنم یکم درد میکه
+ عادت میکنی
_ .........
تا خونه هیچ حرفی دیگه نزدیم ... رفتم اتاقم و لباسم رو عوض کردم دیدم ا.ت جلوم هست و میخواد یک چیزی بگه
+چیزی میخوای بگی
_ آم آقای جئون من ... من دوستون دارم (جدی )
از زبان ا.ت
وقتی که گفتم اینو برگشتم که برم ولی یهو دستمو کشید و افتادم بغلش بدون صبر لبشو گذاشت روی لبم وا...یسا اونن چیکار کرد سریع خودمو ازش دور کردم گفتم
_ چیکار کردی (جدی )
+ چیه... خوب مگه دوست داشتنت عیبه
وقتی اینو گفت لبو شدم
+ واییییییییییی ا.ت لبوووشدی (در حال جر خوردن )
_ یاااااا
+مگه راست نگفتم
_ ولش کن اصلا (خجالت )
+ جرررررر چرا حالا خجالت میکشی (خنده )
و
_ی.
دیدم گوشیم زنگ خورد جواب دادم بابام بود گفت که من تورو الان فروختم
(بچه ها علامت بابای ا. ت رو فراموش کردم برای همین / میزارم )
_ چیییییییی (داد )
+چشیده(نگران )
/ چه بخوای چه نخوای باید تحمل کنی خودم هم نخواستم ولی بخاطر مامانت
_ کی هست (بغض)
/کوک
_ چیییییی
/ خب دیگه ما بابای تو نیستم
_ میدونم ... پس فعلا
+ چی شده
_ مامان و بابام منو به تو فروختن
+چ..چی
_ همین که شنیدی
+واقعا(ذوق)
_ خنده
+ خب
_ خب چی
+ ت..تو الان خوشحالی که من خونآشام هستم (تعجب)
_ آره..... آم ولی خب یکم میترسم
+طبیعی هست
_ آره
+من الان به خون احتیاج دارم میتونم از خون تو بخورم
_ بستگی داره..... آم درد خیلی داره
+ یکم
_ خب ..... میتونی بخوری..... فقط کم
+باش (ذوق)
ا.ت ویو
وقتی ذوق کرد خیلی کیوت شد مثل یک بانی واتتتتتت من چی گفتم وای خدااااا ..... خب آره دوسش دارم ولی بهش بگم یا نه ..... آهان رسیدیم خونه خیلی رک میگم
+خب.... آماده ای
_ آ..آره
یهو دیدم کوک گردنمو گرفت ت ی دستاش و یهو نیشاشو وارد کر.... (سیاهیی)
ویو کوک
داشتم خونشو میخوردم یهو احساس کردم سبک شد وایییی زیادی خوردم چشمام بهحالت خودش برگشت .... اون بیهوش بود بغلش کردم و گذاشتمش توی ماشین توی راه بودیم دیدم چشماشو باز کرد
+ خوبی(ترس)
_گردنم یکم درد میکه
+ عادت میکنی
_ .........
تا خونه هیچ حرفی دیگه نزدیم ... رفتم اتاقم و لباسم رو عوض کردم دیدم ا.ت جلوم هست و میخواد یک چیزی بگه
+چیزی میخوای بگی
_ آم آقای جئون من ... من دوستون دارم (جدی )
از زبان ا.ت
وقتی که گفتم اینو برگشتم که برم ولی یهو دستمو کشید و افتادم بغلش بدون صبر لبشو گذاشت روی لبم وا...یسا اونن چیکار کرد سریع خودمو ازش دور کردم گفتم
_ چیکار کردی (جدی )
+ چیه... خوب مگه دوست داشتنت عیبه
وقتی اینو گفت لبو شدم
+ واییییییییییی ا.ت لبوووشدی (در حال جر خوردن )
_ یاااااا
+مگه راست نگفتم
_ ولش کن اصلا (خجالت )
+ جرررررر چرا حالا خجالت میکشی (خنده )
و
_ی.
دیدم گوشیم زنگ خورد جواب دادم بابام بود گفت که من تورو الان فروختم
(بچه ها علامت بابای ا. ت رو فراموش کردم برای همین / میزارم )
_ چیییییییی (داد )
+چشیده(نگران )
/ چه بخوای چه نخوای باید تحمل کنی خودم هم نخواستم ولی بخاطر مامانت
_ کی هست (بغض)
/کوک
_ چیییییی
/ خب دیگه ما بابای تو نیستم
_ میدونم ... پس فعلا
+ چی شده
_ مامان و بابام منو به تو فروختن
+چ..چی
_ همین که شنیدی
+واقعا(ذوق)
_ خنده
+ خب
_ خب چی
۶.۵k
۱۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.